انگلیس بهتر است یا آمریکا؟
انگلیس بهتر است یا آمریکا؟
 موسی نجفی معتقد است : «عصر مشروطيت از مقاطع مهم تاريخ سياسي و فكـري ايرانيـان اسـت، همچنـين به نظر ميرسد به علت رهبري مذهبي و سياسي مراجع شيعه در نجف، ايـن زمـان براي عراق و حتي حوزة عثماني نيز مباحـث و مسـائل مهمـي را بـراي تحقيـق و پژوهش دربر دارد، اما با دقت و سير در اسـناد و مـدارك و رسـائل و مطبوعـات مشروطة اول و مشروطة دوم كه دهة اول مشروطه را شامل ميشود، درمييابيم كه سطح تحليل و نگاه و دغدغه ها و اولويتهاي مطرح  شده در متـونِ دسـت اول بـا آنچه بعدها به نام مشروطه و ترسيم رونـد آن نوشـته شـده و گفتـه شـده اسـت،  تفاوت اساسي دارد».

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد ایشان معتقدند : « به نظر ميرسد هرچه از عمر مشـروطيت ايـران مـيگـذرد و از طرف ديگر هرچه مباحث عميقتري در انقـلاب اسـلامي معاصـر پـيش مـيآيـد، ميتوانيم با مقايسة جريانشناسي و انديشة اين دو حلقة تاريخي به شناخت بهتري از تاريخ سياسي ايران دست يابيم ». بنده البته تحقیقاتی در این خصوص ندارم اما یک نکته مهم این است که اقا موسی از دو شخصیت دینی نکته ای نقل میکنند که ارزش نگاشتن نه یک بار بلکه هزار بار را داراست .  این دو شخصیت عبارتند از آيت االله حاج شيخ عبداالله مازندراني، از علماي آزاديخواه نجـف، در ۱۳۲۷ قمری  مطـابق با ۱۲۸۷ هجری شمسی   و دیگری از ميـرزا جهانگيرخـان قشـقائي، حكـيم و فيلسـوف صدرايي اصفهان، که در تاريخ مشهور است  که او نیز مطلب مهمي را در تلگرافي به مجلس مطرح ميكند:  آیت الله حاج شیخ عبدالله مازندرانی در تلگرافی به مجلس در خصوص نقض غرض در اهداف مشروطیت مینویسد : « امروز استبداد فردي به استبداد مركبه تبديل شده است». جمله اي ديگـر از ميـرزا جهانگيرخـان قشـقائي، که آنهم  در تاريخ بسیار مشهور است كه در همـين دوران وقتـي آيـت االله اربـاب از او ميپرسد كه شما چرا مشروطه را تأييد نمـيكنيـد، پاسـخ مـيدهـد: « ذات ايـن مشـروطه استبداد است »اين دو جمله كه تقريباً همزمان از دو نفـر از عالمـان و مراجع صادر شده است استبداد جديد حاكم بر ايران را در آن دوران نشان ميدهد كه برخي از آگاهـان جامعه به آن پي برده بودند. امروز بهتر ميتوان ابعاد اين استبداد متجددان مشروطه خواه را از نظر تاريخي تحليل كنيم. اين استبداد ناشناخته و ظريف جديد باعث شد كه در دوران مشـروطة دوم بسـياري از واژه هاي مقدس نهضت مشروطه مثل آزادي، عدالت، مسـاوات، برابـري، و بـرادري آلـودة دست سياسيون و رجال ناپاك شود. انقلاب اسلامی ایران بنا را بر محتوای قرآنی گذاشته و شعار راهبردی نه شرقی و نه غربی ، جمهوری اسلامی را محور سیاست خارجی خود قرار داد اما دولتها کمتر از خواست ملت بدان شعار ها عمل کردند امروز مخالفان سیاسی پیاده شدن منویات ولی فقیه در دومحور خلاصه میشوند که یکی از آنها جریان اصلاح طلبی و معتقد به به سازش کامل با امریکاست و تمام هم و غم خود را مصروف انتقال این راهبرد به جریان شبه اصول گرا که طیف کارگزاران و عدالت و توسعه ای ها را تشکیل میدهند و معتقدند با انگلیس میتوان بخشی از انقلاب را نگهداشت ، می کند. و از انجا که هر دو در محور غربگرای کشور واقعند ، به روابط روسیه با جریان ولایت فقیه و اهداف ژئو پولیتیک سپاه و انقلابیون مشکوک و گاهی هم طعنه امیز انتقاد میکنند. از دید جریان حزب الله مبنای شعار اولیه انقلاب که نه شرقی و نه غربی بوده است محور تفکر اعتقادی داشته و حاضر به مصالحه با هیچ یک از دستاویز های دوجریان دیگر نیستندو طبعا ماجرا در یک کش و قوس ۴۰ سال اتمام پذیر نبوده و شاید هنوز ده سالی زمان بخواهد تا ملت ایران بوی تعفن ارتباط انگلیسی و امریکایی را یک جوری بشنوند که ایجاد رابطه با آنها را شوم تلقی نموده و بنای خود را در دوری گزیدن از آنها و اقمار انها در انتخابات قرار دهند. والسلام

حمید رضا نقاشیان