بانکداری خصوصی، چشم اسفندیار نظام
بانکداری خصوصی، چشم اسفندیار نظام
بسیاری از کارشناسان اقتصادی در دنیای امروز با این اعتقاد زندگی میکنند که اقتصاد در هیچ کشوری بدون اداره سیاستهای پولی و مالی معنی ندارد و و در یک دسته بندی عملیات پولی را ساختار ابزاری برای پشتیبانی از اقتصاد و عملیات مالی را متوجه رشد و مولد بودن اقتصاد میدانند و معتقدند اگر این دو فرایند یعنی عملیات پولی و مالی در یک توازن منطقی پشت به پشت هم داده و به تکالیف اصلی خود عمل نمایند کشور میتواند به تامین نیازمندیهای ملی و حتی در دایره رشد منافع ملی قدم بردارد.

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد هرجا این پشتیبانی دوجانبه از یکدیگر در این دو بخش ، به هر دلیلی از آسیب و ضعف برخوردار باشد تاثیر آن را در شاکله منفی شدن رشد اقتصادی و حتی کاستن از منافع ملی و نهایتا بی اعتمادی عمومی ترجمه میکنند که البته این حقیر در این مقاله بنا ندارم دلایل کاهش اعتماد عمومی را بررسی کنم و معتقدم این عنوان میتواند به ریشه دار بودن راهبرد ها و انحرافات مرتبط بوده و بحث کاملا مستقلی را به خود تخصیص میدهد. اما اینکه عنوان مقاله را «بانکداری خصوصی در کشورمان خود چشم اسفندیار نظام اسلامی است» گذاشته ام به این دلیل است که از روزی که بمنظور تامین لجستیک خارجی در دفاع مقدس حساب ارزی برای سپاه پاسداران در داخل و خارج افتتاح نمودم تا امروز بیش از ۴۰ سال است که با بانکداری و نحوه اداره پول در داخل و خارج آشنا شده ام اگر چه من از هجده سالگی در بانکها حساب جاری داشته ام و همیشه به ارزیابی عملکرد و مقایسه پرداخته ام و در این رهگذر با بضاعت مزجات مطالعات اقتصادی ام در زمینه اقتصاد کلان به این امر اندیشیده ام که وقتی نظام اسلامی متکی به اصول اعتقادی و کتاب قرآن مجید در کشور ما مبنای تعریف حکومت و حکمرانی است طبعا باید ملاک های اصولی در اقتصاد نیز از همین اصول تبعیت کنند و اینکه اقتصاد ما امروز واقعا تعریف جامعی ندارد را چشم اسفندیار کل نظام و بانکداری و بانکداران و نظام عملیات پولی را زخم ناشی از این بیماری مهلک میدانم. مشکل اقتصاد امروز ایران فاصله گرفتن از عنوان اقتصاد اسلامی است. به عبارتی عده ای شاید مزدور و شاید جاهل از ابتدا این القای عظیم را در ذهن خبرگان و سیاستگزاران و ارکان تصمیم سازی جا انداخته اند که اسلام اقتصاد ندارد.و هرچه در باب اقتصاد گفته فقط توصیه های اخلاقی است که این حرف اساسا از ریشه کذب محض و یک دروغ شاخدار است. چرا که اگر کسی فقط کتاب مکاسب شیخ انصاری و حواشی و توقیعات علمای بعد از ایشان را تورق کرده باشد متوجه میشود که فقه اسلام کوچکترین جایی برای تبیین تعریف در روابط اقتصادی تا تعریف حدود و نظارت و نحوه تعامل بین مردم را کم ندارد. و شیطنت و ریل گذاری اقتصاد در بخش سیاستهای پولی بسمت اعمال سیاستهای خارجی و القائات خط دار در به انحراف بردن تعامل با پول ، هرگز اجازه ورود راهبردی در فرایند تعامل پولی مبتنی بر معیار های اعتقادی اسلام را نداده است. یکی از دلایل زود رس شدن پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه ای که خارجیان در آن نقش داشتندمانند تشکیل کنفرانس گوادلوپ و اصرار و فشار برای خارج کردن شاه از ایران را این امر بدانیم که آنها بتوانند زمینه ای ورود انقلابیون به حوزه های کاربردی را کور نموده و بتوانند از عوامل مزدور خود بهره برداری و فرایند ایجاد انحراف را با منافع خود سازگار نمایند ، بوده است. اگر رشد توجه انقلابیون اسلامی در ایران بسمت ایجاد ساختار کاربردی در اداره کشور در همان دوره اولیه مهلت می یافت امروز با این اقتصاد و با این بانکداری و با این نرخ سرمایه گذاری و گرانی نرخ پول مواجه نبودیم . ایران باید روی داشتن اقتصاد اسلامی متمرکز شود و حدود و ثغور تکلیفی و البته اخلاقی را نیز قانون نماید و به هیچ عنصر وابسته و مزدوری ولو با پنجاه برگ مدرک  پروفسور شیپ از مشهور ترین دانشگاههای دنیا اجازه اظهار نظر مخالف در تمام و عیار اسلامی شدن اقتصاد ندهد ، چرا که هیچ کشوری مبانی اقتصاد قرآنی ما را ندارد که تحصیل کردگانش بتوانند در این فرایند نظریه ای قابل اتکا داشته باشند. اقتصاد امروز کشور اقتصاد نیست بازار هرج و مرج است و منفعت طلبان این بازار از اب گل آلود بهره می برند و متاسفم که ادعا کنم که بانکداری در ایران حتی در زمان رژیم گذشته از ریشه انگلیسی بوده و همان معیار ها حفظ شده اند. ربا خوری کوچکترین بیماری این نظام بانکداری است. حقیر در سال ۱۳۷۴ در مقاله ای این موضوع را با استدلال مقاله کرده و منتشر نمودم و همین باعث شد بانک مرکزی مقاله حقیر را در بولتن خود منعکس نموده و از ترس توجه مسئولین دلسوز آن زمان ،  عجولانه به هر جریان پولی اعم از دولتی و خصوصی مجوز بانکداری بدهد تا با تعدد وجود جریان منحرف عوامل اصلی انحراف پشت این انبوه انحراف پنهان شوند. در ان زمان با صراحت نوشتم مدیریت در نظام بانکداری با نظارت حل میشود تعدد بانکها موجب رقابت در افزودن نرخ فروش پول میشود وکنترل از دست همه خارج میشود که همه اینها متاسفانه شد که نباید میشد. امروز نیز با صراحت و به اتقان جامع میگویم ایران یک بانک میخواهد و در آن یک بانک که باید مطلقا دولتی و متکی به مالکیت دولت اسلامی اداره شود قادر خواهد بود ورود سیاستهای پشت پرده را کنترل نموده و قانون را در آن بانک پیاده کند و اگر امروز بداد این چشم اسفندیار نرسیم همه ساختار های سیاسی فرهنگی و اجتماعی ما را نیز از این که هست بیمار تر میکند و در ان شرایط انتظار فرج بکلی نامفهوم است. والسلام

نقاشیان حمید رضا نقاشیان

  • منبع خبر : صبح اقتصاد