برای دزدان که قفلی بسته نیست
برای دزدان که قفلی بسته نیست
نگاه به فرایندهای تاثیرگذار در زندگی انسانها ابعادی از علوم را به انسان می شناساند که شاید در گذشته در حیطه اخلاق  به آنها نگریسته

برای دزدان که قفلی بسته نیست

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , نگاه به فرایندهای تاثیرگذار در زندگی انسانها ابعادی از علوم را به انسان می شناساند که شاید در گذشته در حیطه اخلاق  به آنها نگریسته و در صدد تعمق و سنجش‌های رفلکتیو ( Reflective ) ناشی از عمل و عکس‌العمل و یا خبر و واکنش بر نمی‌آمدیم رشته مطالعاتی ( اﻗﺘﺼﺎد رﻓﺘﺎری ) علمی‌ست که عمر زیادی از به زمره علوم در آمدنش نگذشته باشد. این علم به ما کمک می‌کند تا در تصمیم‌گیری‌های مالی خود  به واکنش‌های غیر ضروری اهمیت نداده و به هر شنیده‌ای  با شیوه‌ای بهتر عمل کنیم. به بیان ساده اقتصاد رفتاری، روانشناسی رفتار ما در واکنش به امور اقتصادی است که ﺑﺴﯿﺎری از ﻋﻮاﻣﻞ ﺟﺰﺋﯽ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻧﻪ ﭼﻨﺪان ﺟﺰﺋﯽ را ﮐﻪ ﺑﻪ انتخاب‌های ﻣﺎﻟﯽ و ﺧﺮﯾﺪ ﮐﻤﮏ می‌کنند، ﺑﺮرﺳﯽ می‌کند. « دن اریلی روانشناس ومتخصص اقتصاد رفتاری انگلیسی: Dan Ariely‎». او زادهٔ ۲۹ آوریل ۱۹۶۷) دانشمند حوزه روانشناسی و اقتصاد رفتاری اهل ایالات متحده آمریکا است. او استاد دانشگاه دوک است که به دلیل دستاوردهای فوق‌العاده‌ای که داشته است از سوی دانشگاه به وی لقب James B. Duke Professor داده شده است. اریلی در زمینه تخصص خود کتابهای زیادی نوشته که یکی از آنها کتابی است به نام « پشت پرده ریاکاری » است. او در این کتاب به موضوعی در شناخت روانی انسان اشاره میکند که دانستن آن بسیار مفید فایده بوده و به انسان می آموزد که در مقابل رفتار های تجربه شده بشری چه عکس العمل هایی ساخته و پرداخته شده است. او در بخشی از این کتاب توضیح جالبی ارائه کرده است و میگوید: «« قفل‌ها برای جلوگیری از نفوذِ دزدان  نصب نمی‌شوند!!، دزدها بلد هستند که چگونه قفل‌ها را باز کنند!! قفل‌ها برای حفاظت از مردم نسبتاً درستکار، نصب میشوند تا آنها وسوسه نشوند و درستکار باقی بمانند!!. به عبارتی «قفل» برای این روی در قرار داده شده که آدم درستکار را درستکار نگه دارد!!» . اریلی میگوید: « فقط یک درصد از مردم ذاتا ریاکار و دزد هستند!!، اینها به‌دنبال بازکردن قفل‌ها و دستبرد به خانه‌ها  و اماکن تجمع دارایی هستند و در مقابل یک درصد از مردم نیز همیشه درستکار هستند!! و تحت هیچ شرایطی ریاکاری نمی‌کنند!!. در میان این یک درصدها باقی ۹۸ درصد مردم درستکار نسبی هستند یعنی تا زمانی درستکارند که، همه چیز درست و خدشه ناپذیر و سر جای خود بوده باشد!!. چرا که در تجربه دیده شده است که اکثر آنها، اگر شرایط به نحوی رقم بخورد که به حد کافی وسوسه شوند، آنها نیز ممکن است دست به خطا بزنند…!! در واقع غالب آدم‌‌‌ها، پتانسیل کج‌روی را دارند، اما قیمت هر کسی، با دیگری فرق دارد!! و آستانه وسوسه هر کسی، با دیگری متفاوت است!!. نویسنده در کتاب «پشت پرده ریاکاری!!» آزمایش‌های جالبی انجام داده است؛ او در یک رستوران به عده‌ای از مشتریان چند سؤال می‌دهد تا آنها در ازای گرفتن ۵ دلار به این سؤالات پاسخ دهند، اما هنگام دادن پول به جای ۵ دلار ۹ دلار می‌دهد!! و به گونه‌ای تظاهر می‌کند که حواسش نیست و اشتباهاً ۹ دلار داده است!!. برخی ازمشتریان صادقانه و بدون وقفه ۴ دلار اضافه را برمی گردانند اما عده‌ای هم به روی خود نیاورده وهمه ۹ دلار را در جیب می‌گذارند و رستوران را ترک می‌کنند!! در آزمایش دیگری همین کار تکرار می‌شود با این تفاوت که نویسنده در هنگام گفت‌و‌گو با مشتریان، تلفن همراهش زنگ می‌خورد و چند دقیقه‌ای با تلفن صحبت می‌کند و در انتها از مشتری برای اینکه وسط گفت‌و‌گو با آنها، به تلفن همراهش جواب داده عذرخواهی نمی‌کند و به نوعی بی احترامی میکند!! در این آزمایش تعداد کسانی که ۴ دلار اضافه را برمی‌گردانند کمتر از آزمایش اول است!! وقتی مشتریان احساس می‌کنند نویسنده، وقت آنها را بدون عذرخواهی گرفته، درصدد نوعی واکنش و یا انتقام برآمده و پول بیشتری که اشتباهاً نویسنده به آنها داده را باز نمی‌گردانند!! این آزمایش حاوی نکته جالبی است که می‌توان از آن برای توجیه اینکه چرا در بعضی مناطق جهان آمار بالایی از ریاکاری و دزدی و ناهنجاری وجود دارد، استفاده کرد. غالب مردم زمانی که حس می‌کنند به آنها از سوی حکومت ظلم می‌شود یا حق آنها در جایی خورده می‌شود، هرجا که دستشان برسد سعی خواهند کرد تا با ریاکاری و دزدی این حق خورده شده را در حدی که می توانند پس بگیرند…!! در واقع این سطح از دزدی و ریاکاری و ناهنجاری در رفتار در همه جوامع، به نوع تعاملِ حکومت‌ها با مردم بازمی‌گردد! رفتار دولت‌ها بشدت روی شکل‌گیری اخلاق در جامعه تأثیرگذار بوده و به‌ سادگی می‌تواند مرزهای اخلاق را  تا به حد بزه کاری اجتماعی و فساد جمعی جا به‌جا کند!! در صورتی که اگر الگوهای رفتاری حاکمیت به شکلی باشد که مردم احساس ظلم کنند، مردم خود را محق به نادیده گرفتن هنجارهای اخلاقی خواهند دانست و ریاکاری ودزدی وتقلب و رشوه و تعامل فساد آمیز در جامعه پررنگ شده و بعد از یک دوره زمانی از اخلاق، تنها نامی و نشانی از اخلاق در کتابها  باقی خواهد ماند!!! رفتار دولت روحانی در ایران از نوع بدترین رفتارهای حکومتی بوده تا حدی که حتی در یک کشور دین‌مدار میزان فساد اجتماعی را در حد اپیدمی اداری گسترش داده است. این تاثیرات شاید نیاز به دهها سال کار صالحین و درستکاران حکومتی را طالب باشد تا زمینه اصلاح در نسلهای آتی را فراهم آورد. سخن در این زمینه بسیار و محل درج مقاله محدود است. والسلام

حمیدرضا نقاشیان حمید رضا نقاشیان

  • منبع خبر : صبح اقتصاد