بورس در ایران مسیل نقدینگی است
بورس در ایران مسیل نقدینگی است
ساختارهای بورسی در جهان به زعم اقتصاددانان مبتنی بر رشد اقتصادی و تمایز قدرت رقابت در بازاریابی کالاها رشد و رکود می یابند

بورس در ایران مسیل نقدینگی است

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , ساختارهای بورسی در جهان به زعم اقتصاددانان مبتنی بر رشد اقتصادی و تمایز قدرت رقابت در بازاریابی کالاها رشد و رکود می یابند اما در ایران که این ضوابط تا حد متصوری منفی هستند و دولت هم بنا ندارد به تولید بپردازد چگونه ارقام موجود در بورس میتوانند مبنای تغییر بسمت بالا پیدا کنند که البته این تحلیل می تواند درس کلاس اول اقتصادی تلقی شود. اساس این بحث متکی است به عرضه و تقاضا. عرضه­هایی که وقتی با قیمت واقعی سنجیده میشوند نسبتا تعدیل یافته­اند و تقاضایی که با تبلیغ و انسداد منافذ دیگر بلعیدن نقدینگی مانند ارز و سکه و ملک بسمت کالایی جذاب به نام سهام هدایت میشود و همه بورس در ایران البته این نیست. چرا که در بورس ایران شرکتهایی در حال تولید مایحتاج عمومی مردم از خودرو گرفته تا بهداشت و دارو و نفت و غذا نیز فعال بازار سرمایه اند و الزاما همه اینها به اعتبار حجم تولید و سودی که میدهند محل ارتقاء اعداد ارزشی واقع میشوند. اما در بورس بازی حقه بازی­هایی هم هست که به برخی از آنها تا حدی در بورسهای جهانی و در حدی هم برای نسبت دادن به بورس ایران میتوان اشاره کرد. در سال ۱۳۸۳ همراه هیاتی از اتاق بازرگانی به آفریقای جنوبی سفر کرده بودیم و یکی از برنامه­های این سفر آشنایی با روند ارتقاء بازار سرمایه در آن کشور بود. ریشه اقتصادی در این کشور با تمهیدات سفیدپوستان انگلیسی تبار یا انگلیسی مزاج اداره میشد. ۳ مطلب مهم در این بازدیدها مطرح شد که در زمان بازگشت بدانها پرداخته شد. اولا اینکه بورس به معنای واقعی در بخش خصوصی اداره میشد و به هیچ وجه دولت در اداره یا امر و نهی در اداره و یا حتی منویات راهبردی اداره بورس نقشی نداشت و این از کلیدی­ترین اصول بورس­داری است. دوم اینکه دادستان کل کشور نماینده­ای مبسوط الید در بورس داشت که اختیاراتش بسیار گسترده و عمیق و در حد داشتن اطلاعات محرمانه از شرکتها و اشخاص بود و همین امر موضوع تامین امنیت برای بورس­بازان را هدیه می آورد. سوم اینکه بورس با تمهیداتی که ارزیابی سه ماهه رشد تراز مالی و آزمایشی شرکتها را ملاک قرار میداد و شفافیت در خصوص آنها مبتنی بر انتشار و پذیرش مسئولیت مدیران و حسابرسان بود نمایش داده میشد و این سه اصل را آنها از اصول اولیه تحکیم بازار سرمایه قلمداد میکردند. در کشورهایی که انگلستان نفوذ مالی و بانکی خود را مبتنی بر سیاستهای جریان­ساز اعمال میکند و حتی عواملی را برای این امر آموزش میدهد و با تمهیداتی بر این مشاغل میگمارد الزاما شفافیت و اختیار نظارت معنی جدی و بایسته ای ندارند. چرا که با کوچکترین تغییرات در نحوه تامین منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس باید مکانیزم پول ابزار تعدیل فشارها گردد. نگاه موذیانه­ای که انگلستان در مالزی و ترکیه و قطر و برخی دیگر کشورها داشته است همیشه این بستر دوگانه را شکل میداده که بازار سرمایه شکل جدی نداشته و نمایشی اداره شود. در ایران نیز این نوع سیاستها که زمینه رشد جریانهایی را فراهم میکرده به وفور دیده میشود. خصوصی­سازی بانکها و عوامل موسس آنها حکایت از داستانهایی هفتاد من کاغذ است. وجود بهره و نرخ بهره و نظام عملیاتی تسهیلات و مهمیز محاسبات ربوی همه و همه با همه منویات اسلامی اداره شدن کشور متباین است و این تضاد توسط دولتهایی که تاکنون قدرت اعمال سیاست و یا مجالسی که قدرت اعمال نظارت با اطلاعات دقیق و ویژه را نیافته اند روز به روز عمیق­تر گردیده است. این حقیر زمانی به اصل بانکداری خصوصی معترض شدم و مقالاتی هم منتشر کردم که گوشه­ای از آن در بولتن بانک مرکزی برای هشیار کردن جریان خاص آمد و سپس سیاست پشت پرده این شد که سازمانهایی همانند بنیاد شهید و بنیاد مستضعفان و بسیج و سپاه و ارتش را به داشتن بانک بکشانند تا عمق فاجعه موجب پوشیده شدن منویات اصلی در خصوصی سازی گردد. در اداره بازار سرمایه هم همین منوال رواج یافت با دریافت اطلاعات جهت گیری­ها بسمت جریان موسوم به ۴ درصدی­ها میل میکرد. امروز اما جریان متفاوت است دولت مشغول زدن چوب حراج بر دارایی­های خویش است و آنها را به قیمت نازلی در بازار بورس عرضه میکند این امر زمینه ورود مردم را به بازار سرمایه فراهم میکند. دانش حضور در بازار سرمایه مفهوم نظارت را گسترش خواهد داد. دانایی عمومی از دارایی موجود در بورس موجب شفافیت میشود. ما در بورس بازی اول راه هستیم بورس برای تامین نقدینگی و ابزار نقدشوندگی در ایجاد بقای ارکان اقتصادی بسیار جایگاه والا و مهمی را داراست و حضور مردم رشد منفی سرمایه­گذاری را تا حدی جبران خواهد نمود. نرخ سرمایه­گذاری از شاخص­های مهم ارتقاء اقتصادی و رشد ملی در هر کشوری است. پس پرداختن به بورس از چند جهت لازم است. اول اینکه دانش بازار به مردم انتقال می یابد. دوم اینکه نقدینگی بسمت بازار سرمایه میل میکند. سوم اینکه طبقه متوسط جامعه به بدنه تولیدی نزدیک و حس مالکیت می یابند. چهارم اینکه ارقام در نظام پولی معنی واقعی پیدا میکنند و پنجم اینکه نقدشوندگی به رونق توسعه تولید می افزاید و لذا برای نگرانی برخی اقتصاددانهای کشور که از نحوه اداره بازار ثانویه وحشت میکنند باید نظام قضایی کشور وارد و بر رفتار متولیان بورس نظارت جامع فراهم آورند. والسلام

حمیدرضا نقاشیان حمید رضا نقاشیان

  • منبع خبر : صبح اقتصاد