رای عدم کفایت ، مفید یا مضر؟
رای عدم کفایت ، مفید یا مضر؟
جناب آقای دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران چند روز پیش گفته بود: "امام حسن در پاسخ به اعتراض برخی از اصحاب خود درمورد پیمان صلح ایشان، فرمود وقتی اکثریت قاطع جامعه و مردم صلح می‌خواهند من صلح را انتخاب می‌کنم".

رای عدم کفایت ، مفید یا مضر؟

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , جناب آقای دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران چند روز پیش گفته بود: “امام حسن در پاسخ به اعتراض برخی از اصحاب خود درمورد پیمان صلح ایشان، فرمود وقتی اکثریت قاطع جامعه و مردم صلح می‌خواهند من صلح را انتخاب می‌کنم”.

این سخن در جامعه بدین کنایه گرفته شد که اولا اکثر مردم با آمریکا و فرزند ناخلفش رژیم صهیونیستی صلح میخواهند!! لذا باید با آمریکا نشست و مذاکره کرد و ثانیا به زعم برخی تحلیل‌گران اینگونه سخن گفتن یعنی به آمریکا پیام داده میشود که زمینه  پذیرش شکست و عقب‌نشینی را در مردم آماده ببیند و در نتیجه برگ آخر در ایجاد فشار را رو کند. در واکنش به این سخنان تقریبا همه فعالان سیاسی اعم از موافقین و مخالفین به اعتباری اصلاح‌طلب‌ها و اصول‌گراها، تعریضی به روحانی زده و او را مشتاق عقب‌نشینی از مقاومت قلمداد نموده و در این اندیشه افتاده‌اند که از یک طرف رای نمایندگان مجلس را به حد نصاب رسانیده و از روحانی هتک صلاحیت نموده و به عدم کفایت او رای دهند و از طرفی هم به او توصیه استعفا نموده و عقب‌نشینی را با کناره‌گیری و طلبکاری اداره و اجرا نماید. در همین رابطه مجتبی ذوالنوری، نماینده اصولگرای قم در مجلس ایران می‌گوید: « با این نظرِ حسن روحانی درباره صلح، رهبری معظم باید دستور دهد او را هزار بار اعدام کنند». رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس ایران در توییتر شخصی‌اش ادعا کرد: « اکثریت مردم این کشور “خواهان عزل” آقای روحانی‌اند». ذوالنوری در واکنش به این سخنان به آقای روحانی گفته است: « امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات شما راضی نمی‌شوند». در مقابل عباس عبدی هم در روزنامه اعتماد نوشت که: « باید ببینیم روحانی چگونه رییس‌جمهور شد؟ طبعا تایید صلاحیت‌های او بی‌هیچ مصلحت‌اندیشی بوده است زیرا او در دسته اصلاح‌‌طلبان نبود که برای جلب رضایت و مشارکت اصلاح‌طلبان او را تایید کنند. مثل دکتر معین. او را تایید کردند چون شورای نگهبان به این نتیجه رسید که آقای روحانی واجد تمام ویژگی‌های مندرج در اصل ۱۱۵ هست. یعنی ایرانی، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور بوده است پس حالا این حملات چه معنایی دارد؟ پیش از هر چیز بد نیست که ببینیم حسن روحانی کیست؟ او از روحانیون فعال پیش از انقلاب است. پس از انقلاب نیز تا امروز در این پستها و مقامات بالای سیاسی و امنیتی حضور داشته است. ۵  دوره نماینده مجلس، چند دوره عضو مجلس خبرگان رهبری بوده و اکنون هم هست، از ابتدای تشکیل شورای عالی امنیت ملی عضو آن بوده، ۱۶ سال هم دبیر و همواره نماینده رهبری در شورا بوده است، نایب رییس مجلس بوده، رییس مرکز تحقیقات استراتژیک بوده، عضو حزب جمهوری و جامعه روحانیت مبارز بوده است و در زمان جنگ هم پست بسیار بالایی بعنوان فرمانده پدافند داشته است. حالا اصولگرایانی که تا حد اعدام شدن و اثبات خیانت او جلو رفته‌اند و هیچ دادگاهی هم از آنان سوال نمی‌کند به چه چیزی جز خودشان حمله می‌کنند؟ این حمله به کل سابقه‌ای است که از آن می‌خواهید دفاع کنید. این حمله به ساختاری است که او براساس ضوابط آن برآمده است. این حمله به مردمی است که به درخواست خودتان پای صندوق رای آمدند و آنان را حداقل در سخن ارج می‌نهید. این حمله به ساختاری است که نمی‌تواند بر عملکرد مسوولان خودش نظارت کافی و موثر داشته باشد. این حمله به تشخیص شورای نگهبان است که دروازه ورود به حکومت در این سطح است. این حملات هیچ‌ کدام به اصلاح‌طلبان نیست و نخواهد بود. چون اصلاح‌‌طلبان به همه این موارد گفته شده، نقد دارند و مشارکت انتخاباتی آنان نیز مشروط است». عباس عبدی نه در این مقوله که قبلا به روحانی توصیه کرده بود استعفا بدهد. اما در این جار و جنجال‌ها حسین شریعتمداری رای عدم کفایت به روحانی را توطئه میداند و معتقد است این طرح در اتاق‌های فکری خارج برای « بی سر » کردن دولت طراحی شده و عراق و لبنان را وجه اثبات مدعای خود میداند. او میگوید: « از چند ماه قبل یعنی دقیقاً همزمان با کلید خوردن طرح مورد اشاره از سوی دشمنان بیرونی، برخی از مدعیان اصلاحات؛ تاکید می‌شود که نه همه آنها؛ و غربزدگان داخلی که تا آن هنگام با همه توان و تمام‌ قد از دولت آقای روحانی حمایت می‌کردند و کمترین انتقادی به ایشان و دولتشان را بر نتافته و علیه منتقدان یقه چاک می‌دادند، به‌ ناگاه و در یک چرخش یکصد و هشتاد درجه‌ای دولت آقای روحانی را نا‌کار‌آمد و ناموفق در تامین خواسته‌‌های مردم معرفی کرده و خواستار استعفای ایشان شده اند». حال با این تحلیل‌های پاندولی یکی اعدام میطلبد و دیگری استعفای طلبکارانه، مردم چه موضعی باید داشته باشند مهم است. به نظر حقیر رای عدم کفایت به روحانی توطئه را از سطح به عمق می برد و اقدامات مشهود به نامشهود تبدیل میشوند. وجود خواهند داشت ولی کمتر دیده میشوند. تشنج در کشور را افزایش داده نرخ ارز را چند برابر میکند و معیشت را دشوارتر. لذاست که به نظر مبارک رهبری که به رای سال ۹۶ مردم ارج نهیم و اجازه بدهیم دولت تا انتها بماند، سر می‌نهم و معتقدم روحانی بیرون آب بهتر از روحانی درون آب است. به اعتباری در مبحث فقهی دفع موضوعیِ افسد به فاسد ارجح است. والسلام

حمیدرضا نقاشیان حمید رضا نقاشیان

  • منبع خبر : صبح اقتصاد