غرب یعنی استانداردهای دوگانه
غرب یعنی استانداردهای دوگانه
تعریف شرایط حاکم بر ساختار سیاسی اجتماعی فرهنگی در غرب با سکه ای میماند که کاملا دو روی متناقض از خود نشان میدهد.

غرب یعنی استانداردهای دوگانه

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد تعریف شرایط حاکم بر ساختار سیاسی اجتماعی فرهنگی در غرب با سکه ای میماند که کاملا دو روی متناقض از خود نشان میدهد.

فراموش نمیکنیم که کاخ سفید در جریان ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی با ابزارهای خبری به دنبال وانمود کردن این ترور بعنوان یک شاهکار بود اما در خود آمریکا علیه این خیمه شب بازی کاخ سفید هم تظاهرات شد و هم تحلیل های منصفانه ای انجام گرفت و همهین نگاه ها و موضع گیری ها نفاق حکومتهای غربی از جمله آمریکا را نشانه رفته که امروز مردم جهان راهبرد رهبرانه آمریکا را نه تنها دوگانه میدانند بلکه به رسمیت هم نمی شناسند. برای تحلیل واقع گرایانه از یک فلسفه متغیر در شرایط امروز غرب اعم از آمریکا و اروپا و برخی اقمار ایشان که برای عقب نماندن از هم هر جا لازم ببینند پا روی معیارها میگذارند. راه دوری نباید رفت. به برجام نگاه کنید دولتی آن را تصویب میکند و براین تعهد گردن میگذارد و دولتی همه تعهدات دولت قبلی را نادیده گرفته بر طبل بی اعتمادی در جهان می کوبد. این همان استانداردهای متناقض با یکدیگر. یادم هست قبلا هم در نوشته ها از این جمله استفاده کرده ام که، وقتی عرض میکنم استاندارد دو گانه شما ترجمه کنید به نفاق و دورویی چرا که واژه استاندارد دوگانه را دیپلماتها برای موضوع نسبت نفاق ندادن درست کرده اند والا به زبان ساده و قابل فهم برای همه، امروز دنیای غرب و البته شرق هم تا حدودی با روشهای ماکیاولیستی که معتقد است هدف هر وسیله ای را توجیه می کند اداره میشوند. از نمونه های واضح و گویای این ادعای حقیر اینکه سیاست کشورهای غربی بر این منوال است که با بزرگ نمایی نواقص در کشورهای امثال ایران سعی در ایجاد نا امن جلوه دادن محیط های دیگر و فاصله انداختن بین مردم و حکومت ها رفته اند. حال آنکه همه ی پاندمی کرونا ویروس به مقدار عظیم و عمیقی فاصله بین مردم و دولتمردان و ثروتمداران را علنی کرده است. به انتخابات در آمریکا توجه کنید. در همین چند روز گذشته کاندیداهای ریاست جمهوری احزاب آمریکایی چه میزان علیه ترامپ و کاخ سفید افشا گری کرده اند؟ و بوضوح نشان داده اند که در همه جا استانداردها دو گانه تعریف شده و در آمریکا از همه جا بیشتر. نگاه آمریکا به مردم خودش تنها ملاک سخن نیست بلکه با مردم و کشورهای دیگر در دنیا هم همین استاندارد های دوگانه را داراست. از باب مثال ایران را ملاک سنجش قرار دهید مردم ما در برخورد با ساختار برنامه های رسانه هایی چون (وی او ای VOA) و بی بی سی BBC) بوضوح شاهد هستند که این رسانه ها راهبرد خودشون را در ساختن ذهنیت در مردم علیه حکومتها تعریف کرده اند اما خودشون هرگز با مردم خودشون صادق نبوده و نیستند. نظرسنجی های مختلف را بررسی کنید. واقعا اعتماد مردم در اروپا و آمریکا به ساختار مدیریت چه میزان است؟  بوضوح میتوان دریافت و نیاز به یک تحلیل پیچیده و مستدل هم ندارد. اگر یک سازمان بی طرف امروز یک سنجش واقعی از افکار مردم دنیا انجام دهد بوضوح مشخص میشود که در اذهان جهانیان این حقیقت جا گرفته که آمریکا در اداره شرایط خود در زمان بروز پاندمی کرونا چه میزان به مردم غیر واقع گفت و همچنین تلاش دارد، ضعف های خود را از چشم جهانیان پنهان نگهدارد. ناباوری مردم آنگلیس و آمریکا از آمار منتشره در خصوص کرونا را چگونه میتوان کنمان کرد؟ تعارض نظرات منتشره در خصوص حفظ فدراتیو در آمریکا را چگونه میتوان ندیده گرفت؟ آمار بیکاری و افول اقتصاد غرب و قیمت نفت را به چه جنبه ای از مدیریت در کشورهای آسیب دیده پیوند بزنیم؟ جلیقه زردها در فرانسه قابل فراموش شدن نخواهند بود. یک درصد در مقابل ۹۹ درصد در آمریکا جنبش ماندگاری است که امروز بدلیل کرونا و گرسنگی زیر زمین اداره میشود اما همانند فوران آتش فشان سرباز خواهد نمود. حال با توجه به آنچه گفتم دموکراسی را فقط میتوان یک فریب رسانه ای قلمدادکرد و اگر کسی یا کسانی همت کرده و تضادهای متعارض با دموکراسی را لیست کند خواهیم دید که ادعای لیبرالیسم هم دروغی بیش نیست. فلسفه های تمدن گرا در جهان بدون شناخت جامع از خلقت انسان هرگز زمینه خوشبختی برای انسانها نداشته اند. فطرت انسان ها خود به خود ما ورا گراست و چون درست هدایت نمیشود به تئوری های خرافی پناه می برد. اگر آزادی تفکر را در چارچوب بزرگ نمایی رسانه ای نبینیم واقعیت ها کشف خواهند شد. کرونا امروز تا حدی شرایط زیستن در ترس و دلهره را به تصویر کشیده و اگر جمع مبتلایان به این پاندمی به مرز ده میلیون نفر میل کند، باقیمانده از رسوب ابتلای غربی را هم در خود حل خواهد نمود. ما شیعیان خود را در پناه امید به ظهور از همه این اعوجاجات مصون کرده ایم. امید که دیگران هم به چنین راه گریزی بیش از پیش بیاندیشند و خاطر و نهاد تمدن گرای اصیل خلقت بشر را در یابند. واسلام

حمیدرضا نقاشیان حمید رضا نقاشیان

  • منبع خبر : صبح اقتصاد