مسیر تجارت حسن نیت میطلبد
مسیر تجارت حسن نیت میطلبد
بیش از یک ماه از تنش و درگیری میان تهران و واشنگتن به دلیل زیاده‌ خواهی‌های طرف امریکایی می‌گذرد. رئیس‌جمهور و معاونین او در امریکا که دانش سیاسی و بینش نظامی و راهبردی در سطح رهبری کشوری مانند امریکا را نداشتند، با افکار تاجرمسلک خود سعی کردند امریکا و جهانی که با آن مواجه است را مانند یک بنگاه معاملاتی اداره کند. نگاه دلالانه به فرایند اتفاقات پیش رو فضا را برای پشیمانی زود هنگاه کاخ سفید فراهم کرد. کاخ سفید گروهی را برای این ماموریت مهیا کرده بود که ما در ایران به آنها لقب گروه «ب» دادیم.

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد ترامپ در حالی پیشنهادات گروه ب را از ۱۸ اردیبهشت سال گذشته  گام به گام اجرا کرد، که هیچ وقت فکر نمی‌کرد در جهانی که برایش ترسیم کرده بودند، کشوری هم باشد که به این گام‌ها چندان اعتنایی نداشته باشد و تمام و کمال بدون کوتاه آمدن از سیاستهای مقاومتی خود  مسیر خودش را دنبال نموده و موجب چالش قطعی و اصلی برای راهبرد های در دستور کار آمریکا گردد. با عدم موفقیت گام به گام در سیاستهای منسوب به گروه «ب» او در حالی یکی یکی گزینه‌ها را از روی میز بر می‌داشت که حالا تاسف می‌خورد چرا میز را به شکلی خالی کرده که بقول یکی از مطبوعات داخلی در ایران، دیوانه‌ترین دیپلمات‌های جهان هم حاضر به نشستن پشت آن میز و اشاره به گزینه های سوخته نیستند، مقامات امریکایی فکر می‌کردند با سر هم کردن چند راهبرد کهنه و نخ‌نما شده و با ابتکار رئیس‌جمهوری غیر عادی و بی سواد از مواضع سیاسی نظامی، راهبرد ناوهای جنگی و جنگ روانی و رسانه‌ای می‌توانند در تهران مقامات ایرانی را مرعوب کرده و آنها را سر میز مذاکره بیاورند.  اعزام یک ناو هواپیمابر که در برخی اوقات تا چهار عدد از آنها در حوزه تمدنی ایران (شما بگوئید آسیای غربی یا خاورمیانه) هم در این منطقه  حاضر و ماموریتهای مختلفی را دنبال میکردند وحتی ارسال بمب‌افکن‌های« ب ۵۲ » که هر دو سیبل‌هایی مهیا و بزرگی برای هدف‌گیری و در تیر رس موشکهای ایران  بودند اوج تحرکات نظامی این کشور بود، حتی ارسال « اف ۳۵ » هم نتوانست ایرانی‌ها را مرعوب کند، چرا که بیش از ۱۰  سال است با هوا پیماهای  راهبردی « اف ۲۲ »  در محیط خلیج فارس و کشورهای منطقه  در حال چالش بوده و پهباد های ارزشمندی را از دست داده بوده اند. آنها باید تهدید نکردن ایران و ایرانی را می اموختند.

وقتی در تاریخ سیزدهم اردیبهشت و تنها چند روز پیش از تعلیق برخی از تعهدات برجامی ایران، امریکایی‌ها نامه‌ای به تهران می‌فرستند و در آن شروع به تهدید می‌کنند شورای عالی دفاع تصمیم جانانه ای اتخاذ و طی نامه ای اروپا را که در برجام مانده است را با تهدید مجبور به واکنش می کند و جالب تر اینکه در تهران کسی به  نامه آمریکایی ها هیچ پاسخی نمی‌دهد و دستورات لازم توسط اتاق عملیات برای نشان دادن تیزی تیغ و بُرّندگی شمشیر ایرانی‌ها به دشمن با تهدید در مقابل تهدید صادر میشود و در همین هماهنگی در تهران دستور کار ی صادر میشود که دولتی‌ها به هیچ عنوان نه در پاسخ گویی و نه در واکنش وارد مساله جنگ نشوند و به کار خود در حوزه اقتصادی بپردازند.  و فقط وزارت خارجه ماموریت پیدا می‌کند تا سیاست‌های ایران را در سطح منطقه و جهان به اطلاع رهبران کشورهای مختلف جهان و منطقه تا حد میسور برساند .در این فاصله چند اتفاق بسیار مهم در منطقه روی داد که سه رویداد آن رسانه‌ای شد، نخست حمله به نفتکش‌های اماراتی  و دیگری هم حمله به خطوط انتقال نفت عربستان سعودی و سومی شلیک چند موشک به نزدیکی سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد…بقیه هم رسانه ای نشدند. هر چند مسوولیت حادثه نخست را کسی بر عهده نگرفت و ایرانی‌ها نیز آن را خرابکاری برخی‌ طرف‌ها برای متهم کردن تهران قلمداد کردند، اما همین حوادث کنار هم رنگ کاخ سفید را زرد کرده بود و زردیش از مصاحبه های متناقض و دعوای پمپئو و جان بولتن و عقب نشینی های سراسیمه ترامپ کاملا واضح شد و معلوم شد این خیمه شب بازی ها نمایش جنگ بود تا راهگشای تجارت گردد و غافل از اینکه راه تجارت با ایران برای شرکتهای آمریکایی انهم آنها که در اروپا و منطقه استقرار دارند و یا نمایندگی داده اند کاملا باز است و نیازی به این همه تدارکات نخواهد بود. تحریم اقتصادی را یک طرفه لغو کنند و مسیر ورود خود را با شرکتها بیازمایند. البته اینکه گفته میشود «آبه» نخست وزیر ژاپن برای تسلیم نامه ترامپ به تهران می اید و گمانه ها حدس میزنند که ژاپن توانسته باشد رضایت امریکا را برای خرید نفت از ایران جلب کرده باشد و بخشی از نامه ترامپ موکول به همین اقدام است هم میتواند قدم اول تلقی شود.  والسلام

حمید رضا نقاشیان

  • منبع خبر : صبح اقتصاد