وحدت اسلامی مدیون سلیمانی است

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , رسانه ها اعم از رسمی و غیر رسمی مجازی و سایت های خبری امروز پر است از همدلی و همداستانی مسلمین علیه امانوئل ماکرون که هفته قبل به بهانه آزادی بیان به حمایت از عمل سخیف انتشار کاریکاتور پیامبر اسلام توسط مجله صهیونیستی شارلی ابدو در آمده بود.

اگر شارلی ابدو حتی به دنبال این بود که تغییر در ساختار علاقه به رسول گرامی اسلام (ص) را در ترازوی سنجش و اندازه گیری قرار دهد و اگر امانوئل ماکرون در حمایت از آن عمل ننگین به دنبال کشف اثرات تبلیغی و نفوذ فرهنگی  فراماسونهای ضد مذهب، علیه دین باوری مسلمین بودند؛ امروز کاملا و تا عمق نحوستشان متوجه شدند که مسلمین صدها برابر متحدتر از همیشه در صفوفی متحد با خواسته ای واحد به هم پیوسته اند تا دهان یاوه گوی ماکرون و صفحات ننگین مجله مذکورش را گِل بگیرند. اما براستی چه ماجرایی توانست این اتحاد، این همدلی، این صفوف بهم فشرده با وجود خطر کرونا را با این عظمت در مسلمین به شوری وصف نا پذیر مبدل کرده بغض در گلوی خشکیده و درانتظارغرشِ مسلمانان را با بلاهت مجله ای مستهجن و بی هویت و حمایت رئیس جمهوری بی سواد و درمانده از گسترش روحیه مقاومت، بترکاند؟ در این تحلیل به نقش بی بدیل خون به ناحق ریخته قاسم سلیمانی می پردازم اینکه دو ماهیت محتوایی توانسته اند در جهان مسلمین انقلابی فکری فرهنگی دینی و حمایتی فراهم آورند، فی الواقع از چشم هیج اندیشمندی به دور نمانده است. اولا تاثیر ماهیت انقلاب اسلامی و ویژگی الهام بخشی آن در ترسیم توسعه فرهنگ مقاومت و عدالت طلبی برای ملتهای مسلمان و آزادیخواه در مطالبه تحولات جهانی و تزریق روحیه امید به مردم  جهان به سمت تغییر شاکله قدرت جهانی و در ثانی نقش اثرگذار سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمان مظلوم او که بی دفاع هدف ترور ناجوانمردانه کاخ سفید قرار گرفتند در اتحاد و تثبیت امنیت و القاء وحدت کلمه توحیدی در جهان اسلام می پردازم. امروز امت اسلامی از دورترین اقلیم غرب عالم تا دورترین مُلک مشرق زمین یک صدا به لبیک انقلاب اسلامی پاسخ داده و انقلابی شگفت انگیز آفریدند. به زعم همه کسانی که دستی در اندیشه و قلم دارند این هویت را خون شهیدان ترور فرودگاه بغداد به ملتها هدیه داد. حاج قاسم از عمق جان انقلاب اسلامی را هم خود باور داشت و هم خود در انقلاب اسلامی هضم شده بود. تجربه دوران دفاع مقدس به او نشان داد  انقلاب اسلامی در حرکت و پویایی ماندگار می‌شود و نه در سکوت و انزوا و بی حرکتی. او دانسته بود پویایی انقلاب اسلامی عامل اصلی جذابیت و الهام بخشی برای ملت هاست بنابراین تلاش کرد عنصر جهاد و شهادت که عامل پویایی و حرکت پیش رونده انقلاب اسلامی است را در خود و جهان اسلام زنده نگه زنده کرده عامل پویایی آن را در ایجاد حس مقاومت تبیین نماید. این مقاومت فعال مبتنی بر بصیرت و جهاد چشم طمع دشمنان را کور کرد و حق جویان و جبهه اهل ایمان را امیدوار به جلب نصرت الهی و پیروزی جبهه حق و ناکامی و شکست دشمن نموده است. حاج قاسم است که برای پویایی انقلاب اسلامی و زنده نگه داشتن پرچم جهاد و شهادت تا آخر عمر در سنگر مبارزه ماند و توانست آرایشی مستحکم از جبهه مقاومت در برابر دشمنان به وجود آورد و برای اولین بار در جنگ های غزه و لبنان شرنگ تلخ  شکست را به کام دشمن صهیونیستی و حامیان عبری، عربی و غربی‌اش بچشاند. بقول مشهوری حاج قاسم به درستی فهم کرده بود که انقلاب اسلامی “خمینی الحدوث” و “خامنه ای البقا” است، حاج قاسم در دوران حیاتش معیاری شد برای تشخیص جبهه حق از باطل، شهادتش نیز مانند عمّار رسواگر جبهه باطل شد و سندی شد بر ستمگری و ظلم استکبار جهانی، صهیونیسم بین الملل و ارتجاع عرب که در دامن خود جوجه ‌گروهک ‌های تروریستی داعش را پرورانده و به جان اسلام انداخته بودند. این تشخیص با خون او در اقصی نقاط عالم جنبشی دین باورانه فراهم نمود. امروز تو دهنی به ماکرون و شارلی ابدو متوجه یک جریان خاصی که غربی ها آن را به تندروی متهم می کنند نیست. با کمترین دقت در جهان امروز متوجه میشوی که خون داغ همه مسلمانان جهان نشات گرفته از خون امثال سلیمانی ها در مقابل توهین به پیامبر جوشش می گیرد و به فریادی جهانی مبدل میشود. امروز با اینکه ماکرون تلاش میکند با نوعی عقب نشینی به جهان اسلام بباوراند که پیام آنها را برای همیشه درک کرده اما خروش مسلمانان به سردی نگراییده است. این همان عظمت نهفته در غیرت مسلمین است که حاج قاسم  با تمام وجود فهمیده بود و با اهدای خونش توانست آن را به باور هدفمند مسلمین برساند تا استکبار فراماسونی و صهیونیستی قبول کنند که عصرشان به پایان رسیده و امروز عصر و زمانه از آن اسلام و آقایی مسلمین است. والسلام

حمیدرضا نقاشیان