ورق فولادی گران است/ دولت در این سود کلان چه نقشی دارد؟
ورق فولادی گران است/ دولت در این سود کلان چه نقشی دارد؟
ورق فولادی به عنوان یک کالای استراتژیک، مواد اولیه بسیاری از صنایع مادر است. درنتیجه قیمت بالای آن می‌تواند بسیاری از محصولات نهایی که به دست مردم می‌رسد را تحت الشعاع قرار دهد.

به گزارش واحد اقتصادی خبرگزاری صبح اقتصاد حسین نوبخت کارشناس ارشد بازار فولاد در این مقاله با مطالعه موردی ورق گرم B به بررسی وضعیت ورق فولادی در بازار ایران می‌پردازد. سوال اینجاست که آیا این قیمت‌ها به ارزش واقعی ورق فولادی نزدیک هستند یا نه؟ و این که چه کسانی را می‌توان مسئول این شرایط دانست.

قیمت ورق فولادی در بورس کالا، بازار و جهان
نمودار زیر، قیمت ورق فولادی را از فروردین ماه تا میانه دی ماه ۹۹ نمایش می‌دهد. رنگ آبی قیمت ورق گرم در حوزه CIS، خاکستری نشان دهنده نرخ بازار ورق و رنگ نارنجی نمایانگر نرخ بورس کالا با احتساب مالیات بر ارزش افزوده است.

همان‌طور که می‌بینید، قیمت ورق فولادی هم در پی قیمت فولاد در جهان رو به افزایش است و همچنان روندی صعودی در پی دارد. نرخ بورس کالا هم با رفتاری مشابه نمودار جهانی رو به حرکت است و پس از اعمال شیوه‌نامه تنظیم بازار، پایین‌تر از نمودار جهانی قرار گرفته است.

اما آن چه که در مقایسه قیمت‌ها با یکدیگر بسیار قابل توجه است، قیمت بالای نرخ ورق فولادی در بازار است. منحنی قیمت بازار از ابتدای سال تا میانه دی ماه، به طور کل بالاتر از نمودار جهانی قرار دارد. در برهه‌ای از زمان که شیوه نامه شروع به کار کرد، روی نمودار جهانی مماس شد، اما خیلی زود دوباره روندی صعودی در پی گرفت و جایگاهی بالاتر از نمودار جهانی پیدا کرد.

نمودار زیر اختلاف قیمت بازار و نرخ جهانی ورق گرم، میلگرد و تیرآهن را نشان می‌دهد. دیده می‌شود که در طول فروردین تا اواسط دی ماه، قیمت بازار ورق در ایران از قیمت جهانی آن به طور کل بالاتر بوده است. اما قیمت بازار میلگرد و تیرآهن از قیمت جهانی آن بسیار پایین‌تر بوده و می‌بینیم که منحنی اختلاف این دو مقدار، در بازه منفی قرار گرفته است.

سوال اینجاست که آیا قیمتی فراتر از قیمت جهانی، روی یک کالای تولید داخل که از تسهیلات ویژه دولتی برای تولید آن استفاده می‌شود، منصفانه است؟

ورق چگونه به دست مردم می‌رسد؟
ورق فولادی به دلیل اهمیت فراوانی که دارد، در بورس کالا و با نظارت وزارت صمت توزیع می‌شود و بر اساس نیاز تولیدکنندگان به آنان تعلق می‌گیرد. همین فروش انحصاری ورق می‌تواند دو جنبه داشته باشد. یکی مثبت که ورق با قیمتی متعادل و به دور از دلالی بازار، به دست تولیدکنندگان اصلی برسد و از آنان حمایت شود. دیگری نیز جنبه منفی آن است، به این صورت که ممکن است این فروش انحصاری باعث رانت‌خواری و دلالی یک عده محدود شود.

از آن جایی که وزارت صمت مشخص می‌کند که چه کسانی و به چه مقدار می‌توانند از بورس کالا ورق خریداری کنند، نوک پیکان انتقادات رو به دولت بر می‌گردد. نکته اینجاست که اگر دولت به عنوان یک نهاد ناظر بر فروش ورق فولادی فعالیت می‌کند و خود سودی از این فروش انحصاری نمی‌برد، چرا قیمت ورق فولادی مثل دیگر مقاطع کنترل نمی‌شود و این طور متهورانه در حال صعود است؟

چرا وزارت صمت قیمت میلگرد را کنترل می‌کند ولی ورق را نه؟
این روزها پرچم افتخار وزارت صمت، کنترل قیمت تیرآهن و میلگرد است. کالاهایی که از ابتدا هم قیمت پایینی داشتند و با قیمتی بسیار کمتر از نرخ جهانی به فروش می‌رسیدند.

اما ورق فولادی که یک کالای اساسی محسوب می‌شود، از ابتدای سال قیمتی بالاتر از نرخ جهانی داشته اما توجهی به آن نشده و وزارت صمت آن را به حال خود رها کرده است که با سرکشی هرچه تمام‌تر بالا برود و حتی قیمت‌های جهانی را نیز پشت سر بگذارد!

اگر قیمت میلگرد و تیرآهن بالا باشد، به دلیل ارتباط بدون واسطه مردم با این کالاها، خیلی زود تاثیرات آن بر مردم دیده می‌شود و اعتراضات مردم دامن‌گیر دولت خواهد شد. اما در کالایی مثل ورق فولادی، چون مواد اولیه بسیاری از صنایع مادر است، ارتباط مستقیم و بدون واسطه با مردم ندارد. بنابراین شاید دولت تنها با مقاصد عوام فریبانه دست به کنترل میلگرد و تیرآهن می زند ولی ورق فولادی را به حال خود رها کرده است.

فروش با قیمت جهانی، تولید با تسهیلات دولتی!
فولادسازان بزرگ ایرانی که از قدرتمندترین نهادهای خصولتی در ایران هستند، از تسهیلات دولتی استفاده می‌کنند و در نهایت فولاد را با قیمتی جهانی می‌فروشند. سوال اینجاست که در این میان، دولت چه نقشی دارد؟ حافظ منافع مردم است یا شریک سود کلان فولادسازان؟

نیروی کار متخصص، انرژی و مواد اولیه که از سرمایه‌های ملی هستند، بسیار ارزان در اختیار تولیدکنندگان فولاد قرار می‌گیرد و با شعار حفظ منافع ملی به سود اشخاصی انگشت‌شمار می‌رود. در نهایت، کالاهای نهایی با قیمتی جهانی به فروش می‌رسد و تنها کسانی که در این زنجیره سود نقشی ندارند، مردم هستند.

باید دید در این میان، دولت سمت و سوی کدامین را می‌گیرد. مردم یا فولادسازان؟ هرچند با توجه به قیمت صعودی ورق فولادی و بی توجهی وزرات صمت به آن، مشخص است که دولت کدام طرف را برگزیده است.

 

  • منبع خبر : اقتصاد آنلاین