وقتی ترامپ منطق اقتصادی را فراموش می کند
وقتی ترامپ منطق اقتصادی را فراموش می کند
تصمیم دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا برای تحریم نفتی ایران از اردیبهشت ماه سال گذشته اعلام شد و اندک اندک و از آبان ماه، شکل عملیاتی به خود گرفت. با این حال از بین خریداران نفت ایران، چند کشور از این تحریم ها معاف شدند تا بتوانند در مدت زمان مشخصی تا زمان یافتن جایگزین برای نفت ایران، به خرید نفت از ایران ادامه دهند.

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد این وضعیت تا ماه گذشته برقرار بود و هرچند میزان نفتی که این کشورها از ایران می خریدند به مرور کاهش یافت و حتی در مورد سه کشور، خرید نفت از ایران به صفر رسید، اما عملا هشت کشور از تحریم نفتی ایران معاف بودند. تصمیم آمریکا برای پایان معافیت نفتی این کشورها به معنای آن است که هیچ کشوری امکان خرید نفت ایران را نخواهد داشت و در غیر این صورت با برخورد آمریکا مواجه خواهد شد.

تولید نفت ایران پس از برجام تا مرز چهار میلیون بشکه در روز افزایش یافت که حدود دو و نیم میلیون بشکه از آن صادر می شد. با آغاز تحریمها، میزان صادرات نفت ایران کاهش یافت و بنا به آمارهای منابع مختلف، حدود یک و نیم میلیون بشکه در روز تخمین زده می شود. تصمیم جدید آمریکا بدین معناست که هیچ کشوری نباید این یک و نیم میلیون بشکه نفت را از ایران خریداری کند. اما آیا این تصمیم آمریکا عملیاتی است؟

طبیعتا کشورهای خریدار نفت ایران از منطق اقتصادی خود پیروی می کنند و تمایل دارند به خرید نفت از ایران ادامه دهند. اما آمریکا طی ماههای اخیر به دنبال آن بوده تا خریداران نفت ایران را از وجود نفت جایگزین مطمئن کند. عربستان و امارات، شرکای قابل اطمینان آمریکا در این حوزه هستند و قول داده اند کمبود نفت ایران را جبران کنند. تولید نفت آمریکا نیز طی ماههای اخیر افزایش داشته و این کشور هم می تواند بخشی از کمبود نفت ایران را در بازار جبران کند. البته مشخصات نفت تولیدی در کشورهای مختلف یکسان نیست و نفتی که جایگزین نفت ایران می شود، باید مشخصاتی مشابه نفت صادراتی ایران را داشته باشد. اما با این حال به نظر می رسد عزم آمریکا برای قطع واردات نفت چند کشور خریدار نفت ایران، جدی است و طبیعتا خریداران نفت ایران اگر جایگزینی مناسب پیدا کنند، ترجیح می دهند نفت جایگزین را بخرند؛ نه اینکه زیر فشار آمریکا باشند.

هنوز نمی توان با اطمینان گفت که آیا فروش نفت ایران به صفر می رسد یا خیر. اما حتی اگر فروش نفت ایران هم ادامه داشته باشد، دریافت پول نفت از خریداران و انتقال آن به ایران بسیار دشوار خواهد بود. چراکه کانال مالی اروپا روی کاغذ مانده و عملیاتی نشده و راههای عادی هم برای انتقال پول نفت، مسدود شده است. به غیر از این، تنها راه ایران برای حفظ مشتریان خود، دادن تخفیف به خریداران نفت است تا این مشتریان را حفظ کند و مشوقی برای تداوم خرید نفت از ایران باشد. هرچند مشکل اصلی، یعنی انتقال پول نفت به قوت خود باقیست و آنگاه شاید روشهایی همچون مبادله نفت با کالا بویژه با کشورهای چین و هند، مورد استفاده قرار گیرد.

اما نکته ای که در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفته و اندکی امیدبخش است، کاهش اتکای ایران به درآمدهای نفتی در سالهای اخیر است. کاهش صادرات نفت ایران موجب شده به مرور زمان اتکای بودجه به نفت کم شود. پس با اصلاحاتی در بودجه بویژه در بخش یارانه های انرژی و یارانه های نقدی می توان اثر کاهش فروش نفت را کاهش داد.

با این حال شاید مهمترین پیام تصمیمات اخیر آمریکا این باشد که جدیت دولت ترامپ را برای اعمال فشار به ایران اثبات می کند. اداره اطلاعات انرژی آمریکا و مراجع بین المللی، میزان ریسک تصمیم آمریکا را در مورد ایران برای قیمت نفت، ریسک بالایی پیشبینی کرده بودند. افزایش قیمت نفت در بازار نشان داد که این پیشبینی صحیح بود. قطعا دولت آمریکا هم از ریسک بالای این تصمیم آگاه بود و با این حال، این تصمیم را اتخاذ کرد و این یعنی منطق سیاسی تصمیم آمریکا در مورد قطع معافیت واردکنندگان نفت ایران، بر منطق اقتصادی این تصمیم غلبه داشت. پس ترامپ برای مقابله با ایران وارد مسیری شده که اهدافی بالاتر از فشار اقتصادی بر ایران را دنبال می کند و این اهداف سیاسی، اتفاقا نگران کننده تر از تاثیرات تصمیم ترامپ بر صادرات نفت ایران است.

حمیدرضا شکوهی

حمیدرضا شکوهی

 

 

  • منبع خبر : صبح اقتصاد