چرا تکلیفمان با نفت روشن نیست؟
چرا تکلیفمان با نفت روشن نیست؟

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد هر وقت تحریم می شویم دو موضوع سر باز می کند. یکی چرایی وابستگی بودجه به نفت و دیگری، چرایی خام فروشی به جای تبدیل نفت به فرآورده. من می کنم این دو موضوع، هر بار – نه فقط این بار – لزوما حاصل نگاه کارشناسی و فنی نیست، […]

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد هر وقت تحریم می شویم دو موضوع سر باز می کند. یکی چرایی وابستگی بودجه به نفت و دیگری، چرایی خام فروشی به جای تبدیل نفت به فرآورده. من می کنم این دو موضوع، هر بار – نه فقط این بار – لزوما حاصل نگاه کارشناسی و فنی نیست، بلکه به تبعیت از فضای انتقادی و سیاسی مطرح می شود. چراکه اگر طرح این انتقادها، صرفا فنی و کارشناسی بود، باید در شرایط عادی هم مطرح می شد. اما وقتی تحریم شروع می شود همه تازه یادشان می افتد که نمی توانیم نفت بفروشیم. بعد هم از برکات تحریم می گویند که باعث می شود وابستگی بودجه به نفت کم شود، یا از پیامدهای منفی خام فروشی می گویند.

فراتر از اینکه کدام دولت روی کار است و حتی فراتر از آن، کدام نظام حاکمیتی بر سر کار است، فروش نفت و حتی فروش گاز، حالا اسمش را بگذاریم خام فروشی یا هر چیز دیگر، نشانه قدرت است. طبیعتا این حرف من بدین معنا نیست که باید چشم خود را به روی پیامدهای منفی ساخت پالایشگاه یا تبدیل نفت به فرآورده یا وابستگی بیش از حد بودجه به نفت ببندیم. اما اعتقاد دارم آنچه انرژی را به یک اهرم فشار قدرتمند در عرصه دیپلماسی تبدیل می کند، نه فروش فرآورده، بلکه فروش نفت – و به تبع آن گاز- است. پس اصل باید فروش نفت و گاز باشد و تولید فرآورده باید در حدی باشد که کشور را در وهله نخست به خودکفایی در تولید فرآورده برساند و اگر موجب صادرات هم شد که چه بهتر. اما این نباید موجب شود چشم خودمان را به تاثیرگذار بودن تولید و صادرات نفت خام ببندیم.

اجازه بدهید از زاویه تحریم به موضوع نگاه کنیم. می گویند چون نفت ما را تحریم کرده اند، پس اگر می توانستیم فرآورده های نفتی صادر کنیم، پس اثرگذاری تحریم کم می شد. من نمی دانم پایه و بنیان این استدلال کجاست؟ مگر همان کسانی که نفت ایران را تحریم کرده اند، نمی توانند فرآورده های نفتی ایران را هم تحریم کند؟ شاید سختتر باشد ولی غیرممکن نیست. فراتر از آن، مهمترین موضوع در تحریم، نقل و انتقالات مالی است. اصلا فرض کنیم به جای نفت، بنزین صادر می کردیم. همه موانع تحریم حل می شد؟

حالا کمی به عقب برگردیم. آنچه در زمان پیروزی انقلاب اسلامی موجب افزایش قدرت تاثیرگذاری ایران شد، نفت ایران بود. توان تولید شش میلیون بشکه در روز، که معادل پانزده درصد از نیاز دنیا به نفت بود، چنان قدرتی به ایران و انقلاب ایران داده بود که می توانست در عالم واقع – و نه در رویا – دنیا را به تحریم نفتی تهدید کند. آن قدرت اگر همین حالا هم بود، چقدر می توانست اثر بازدارنده در مقابل تحریم داشته باشد؟ از آن روزها تا به حال نیاز دنیا به نفت بیشتر شده و نه آن شش میلیون بشکه در روز و نه این چهار میلیون بشکه در روز، دیگر اثری مشابه گذشته ندارند. باید آن سیر صعودی افزایش تولید ادامه پیدا می کرد یا حداقل حفظ می شد تا نفت ایران، همچنان یک اهرم قدرت بماند. اگر ما امروز، ده میلیون بشکه هم نه، همان شش میلیون بشکه در روز نفت تولید می کردیم به این راحتی تحریم نمی شدیم. ذخایر نفت ما هم آنقدر هست که اجازه چنین تولیدی دهد.

آنهایی که می گویند فرآورده تولید می کردیم تا تحریم نفتی بر ما اثر نکند، اصلا به این موضوع فکر کرده اند که همانطور که نفت ایران به دلیل حجم تولید نه چندان چشمگیر، در بازار جهانی نفت، جایگزین پیدا کرد، فرآورده های ایران هم می تواند جایگزین پیدا کند؟ یک سوال دیگر: بودجه ساخت پالایشگاه در دوران تحریم که خبری از سرمایه گذاری خارجی نیست، از کجا باید تامین شود؟

البته من اعتقاد دارم مشکل فراتر از اینهاست. این که یک دوره به یاد پالایشگاه سازی برای دور زدن تحریم می افتیم یا تا تحریم میشویم از برکات تحریم برای رهایی بودجه از نفت سخن می گوییم یا حتی گاهی از بستن چاههای نفت و حفظ آن برای آیندگان سخن می گوییم بدون آنکه دقت کنیم اصلا نفت با گسترش انرژی های جایگزین، در آینده همین جایگاه فعلی را دارد یا نه، نشان می دهد که نه بازار انرژی را می شناسیم، نه با قدرت نفت آشنا هستیم و نه اصلا به این موضوع فکر کرده ایم که همین نفت و گاز اگر اهرم اصلي ما در معادلات خارجي ميشد میتوانست چه جایگاهی به ایران در عرصه دیپلماسی بدهد. مشکل اصلی ما جای دیگری است. این که هنوز بعد از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، تکلیف خودمان را با نفت و گاز روشن نکرده ایم و سیاست واحدی در این حوزه نداریم.

حمیدرضا شکوهی

حمیدرضا شکوهی

 

 

  • منبع خبر : صبح اقتصاد