چرا و چگونه حزب اللهی شویم
چرا و چگونه حزب اللهی شویم
در قران مجید، در سوره مائده، در آیه ۵۶ عبارتی از طرف پروردگار متعال آمده است که تکلیف همه بشریت را معلوم فرموده است

چرا و چگونه حزب اللهی شویم

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , در قران مجید، در سوره مائده، در آیه ۵۶ عبارتی از طرف پروردگار متعال آمده است که تکلیف همه بشریت را معلوم فرموده است و آن جمله این است که:« فان حِزْبُ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ در خصوص تفسیر این آیه نیز امام صادق علیه السلام میفرمایند: « نَحْنُ وَ شِیعَتُنَا حِزْبُ اللَّهِ وَحِزْبُ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ» امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: « ما و شیعیانمان حزب خداییم؛ و حزب خدا (گروه خداپرستان) پیروزند». ( تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۱۲۶ بحارالأنوار، ج۴، ص۲۵/ نورالثقلین) حال و با این یک جمله میتوان فهمید که منظور از پیروزی در خلقت تمسک نمودن به حزب خداست و هر کس حزب اللهی شود هم پیروز است و هم رستگار. لذا باید دید چگونه حزب اللهی شویم؟

در این خصوص معلم اخلاق و پیر دیر عرفان و خلوص حاج میرزا اسماعیل دولابی ۱۵ توصیه ارائه فرموده اند که هرکس این توصیه ها را بجان برگیرد امید نجات بر او متصور خواهد بود و آن توصیه ها اینهاست: « اول ـ هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ در اصل ایشان میفرمایند: در این عالم *هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است. * دوم –  زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود و به عبارتی (الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه). سوم – اگر غلام خانه‌ زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم. به عبارتی خدای متعال اول رزوی ات را داده بعدا گفته بسم آلله. چهارم – گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است، حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه. پنجم – موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظرت کوچک می کند و آخرت را بزرگ. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن. ششم – اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ *مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.* هفتم – تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند. هشتم -هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا” خواهند آمد، استغفار کنید. *غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود. روح اطو کشیده یعنی همین * نهم -تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و کار محبت همین است. پس باید با خدا نجوا کنیم، همانگونه که فرزند با مادرش..  دهم- *با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا” به ولایت منجر می شود. * یازدهم – خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم. دوازدهم ـ لبت را کنترل کن ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود. سیزدهم – از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. *نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی* که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر *حرفی نزنی مگر از او،* هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه ‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله بگو ” چهاردهم- دلهای مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علی علیه السّلام متّصل شد به دریا وصل است. شخصِ تنها آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود، بلکه متنجس را هم پاک می کند ” پانزدهم – هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در * “الّا” * تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله”را بگو(طوری که) همه ی دلت را تصرف کند. اگر باور این باشد که عالم محضر خدای متعال است پس چاره ای نیست جز خدایی شدن و فرجی بر انسان متصور نیست جز مشیت او فلذا از این توصیه ها به سادگی نگذریم. والسلام

حمیدرضا نقاشیان حمید رضا نقاشیان

  • منبع خبر : صبح اقتصاد