موضع گیری دردمندانه وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (که بی تردید از مردمی ترین و موفق ترین وزیران دولت یازدهم بوده و به تخصص بالای توأم با تعهد و سابقه ایثارگری شهره است)، در پاسخ به سؤال خبرنگار صداوسیما که ” در دولت آینده همکاری خواهید داشت یا نه؟” نکات قابل تأملی برای آگاهان […]

موضع گیری دردمندانه وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (که بی تردید از مردمی ترین و موفق ترین وزیران دولت یازدهم بوده و به تخصص بالای توأم با تعهد و سابقه ایثارگری شهره است)، در پاسخ به سؤال خبرنگار صداوسیما که ” در دولت آینده همکاری خواهید داشت یا نه؟” نکات قابل تأملی برای آگاهان و دلسوزان جامعه دارد.

ایشان بیان داشت که با وضع موجود و فشارهای حاصله قادر به ادامه همکاری برای اعتلای کشور نخواهند بود. معنای صریح این بیان البته می تواند نشان از این باشد که نیروهای خودی داخل نظام موفق به خسته کردن بسیاری از نیروهای کارآمد شده اند. هرچند توانایی، شهامت و ایثارگری دکتر هاشمی فراتر از این است که او برای خدمت به میهن اش و اعتلای نام کشورش خسته شود اما این امر که نیروهای متعهد، متخصص و دلسوز کشور علیرغم میل باطنی در خدمت به وطن و پیشرفت آن به این نقطه برسند که عطای خدمت به میهن را به لقای برخی خادم نماها ببخشند و مسیر زندگی شخصی را برگزینند بسی نگران کننده است. هستند در کشور افراد دلسوز و لایق بسیاری که تصمیم و تکلیف خود مبنی بر ورود به مناصب حکومتی و خدمت به کشور را موکول به موفقیت و چگونگی سرنوشت امثال دکتر هاشمی می کنند و اگر این نکته بخوبی درک شود عمق خسران قابل فهم خواهد بود.

اما واقعاً چه کسانی و چه فرآیندهایی موفق می شوند نیروهای صف مقدم اداره سخت کشور را در شرایط حساس منطقه خسته و فرسوده کنند؟ آیا اینها به نظام جمهوری اسلامی و ارکان آن وفادار هستند؟ آیا آنها نمی دانند باید شخصیت هایی مشابه دکتر هاشمی را با چراغ بگردند تا خدمت به بیماران کشور و ارتقاء سلامت با امثال وی تحقق یابد؟ امثال دکتر هاشمی که برای وزارت و سِمت کیسه ندوخته اند و قبل از وزارت به واسطه دانش و تخصص خود زندگی آرام و مرفهی داشته اند جز عشق خدمت به وطن انگیزه ای نمی توانند داشته باشند. این انگیزه ها سرمایه های عظیم نظام جمهوری اسلامی است، رفتارهای ناشایست عده ای تازه به دوران رسیده با بزرگان و دلسوزان و آزردن خاطر و خسته کردن آنها با معیارهای درست و منطقی کشورداری سازگار نیست. این بزرگان اگر بمانند خودشان فرسوده می شوند و اگر نمانند کشور دچار فرسودگی و ناتوانی می شود. و این تناقض تلخی است که تنها از تلخ کامان بر می آید.

یک نظام سیاسی با وزیران و مدیران کارآمد و صاحب سوز و عشق خدمت بیمه می شود، اگر فشارها مدیران را وادار به انزوا و عافیت گزینی شخصی کند،باید خطرات اثرات سوء آن را برای یک نظام سیاسی جدی گرفت. دکتر هاشمی یکی از صدها مدیری است که با عشق و اخلاص به جمهوری اسلامی خدمت کرده و طی روزهای گذشته مورد تجلیل رئیس جمهور منتخب مردم قرار گرفت و در میان مردم ما محبوب و به شایستگی و خدمت شهرت یافته است. نباید سرمایه های بی بدیل را چوب حراج بزنیم و دولت را از حضور بزرگان محبوب جامعه محروم سازیم.

هر نظام سیاسی با مدیران کارآمد و دلسوزش که توانایی اعتمادسازی و همراه کردن مردم را دارند پویا و ماندگار می شود، برای جلوگیری از ضایعات باید همه با هم از منابع انسانی سالم در عرصه حکومتداری که دل در گرو وطن و انقلاب اسلامی نهاده اند صیانت کنیم. همه باید تلاش کنیم اخلاق و حرمت بزرگان و خادمان مردم در جامعه پررنگ شود و خلأها و دشواری ها را با قدرشناسی و سپاس از مدیران خدوم جبران کنیم.

شهاب الدین چاوشی