بالاخره رضاخان عامل انگلیس بود یا نبود؟
بالاخره رضاخان عامل انگلیس بود یا نبود؟

بهانه پیداشدن جنازه متعفن رضا خان در حوالی قبر خود نشان از مخفی سازی این جنازه توسط خاندان نکبت پناه پهلوی میداد که در زمان پیروزی انقلاب صادق خلخالی با تخریب این مقبره اعلام نمود جنازه این شاه تحمیلی انگلستان به ملت ایران به مصر برده شده و در مسجد رفاهی قاهره به خاک مذلت […]

بهانه پیداشدن جنازه متعفن رضا خان در حوالی قبر خود نشان از مخفی سازی این جنازه توسط خاندان نکبت پناه پهلوی میداد که در زمان پیروزی انقلاب صادق خلخالی با تخریب این مقبره اعلام نمود جنازه این شاه تحمیلی انگلستان به ملت ایران به مصر برده شده و در مسجد رفاهی قاهره به خاک مذلت سپرده شده است . علی الظاهر بعد از چهل سال معلوم میشود این خبر چندان صحیح نبوده و این خاندان برای رضا خان قبر مخفی ساخته و او را در ان نوعی دفن کرده اند که شاید حتی بعد از سالها که احتمالا با مشابه کودتایی همانند ۲۸ مرداد به کشور بر میگردند ، محددا آن را احیا و به ادامه مزدوری خود بپردازند. علی الظاهر و با واکنش هایی که بعد از پیدا شدن این جنازه  مشاهده شد گویی حافظه تاریخی ملت ایران از سوی عده اندکی بسیار ضعیف پنداشته می شود، آن ها گمان می کنند که مردم مسلمان ایران یا مطالعه ندارند و یا آنان که سنشان به دوره پهلوی می رسد آن دوران را از یاد برده اند!  در روزهای گذشته به واسطه خبرسازی ها و شایعات در فضای مجازی  جسد متعفن و البته در موم پیچیده رضاشاه از گور خود به منظر کشیده شد و عده ای به مدد کمک رسانه ای ارگان های خبری از جمله «بی بی سی» و «من و تو» به تطهیر  نکبت آباد خاندان پهلوی پرداختند. البته واضح است که عده ای درصدد هستند که از هر چیزی برای بر هم ریختن امنیت روانی و اجتماعی جامعه استفاده  کنند، همان ها که در دی ماه گذشته با سوار شدن بر روی موج اعتراضات به حق مردم به وضعیت معیشتی شعارهایی در حمایت از رضاشاه سردادند این روزها نیز وارد میدان شده و برای دیکتاتور مزدور و دست نشاند و بی هویت  نوحه سرایی می کنند.

عملکرد رضاشاه را می توان ملغمه ای از و ابستگی و مزدوری همراه با استبداد و دیکتاتوری عریان و دین ستیزی آشکار دانست، افرادی که در فضای مجازی برای دیکتاتور پهلوی نوحه سرایی می کنند و او را پدر ایران نوین می خوانند نیازی به مطالعه کارنامه پهلوی اول نمی بینند.

تاریخ به صراحت در حافظه دارد که در ۱۷ تیر ۱۳۱۶ وزرای خارجه چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و افغانستان پیمان عدم تعرضی را در کاخ سعدآباد امضا کردندکه بسترهای آن از سالها قبل به واسطه فعالیتهای پشت پرده زمامداران لندن فراهم شده بود.این پیمان که به «پیمان سعدآباد» مشهور شد،وحدت نظر چهار کشور را در سیاست عمومی و حمایت متقابل در صورت بروز خطر نسبت به یکی از دولتهای عضو پیش بینی می‌کرد و دول چهارگانه را متعهد می‌کرد که ضمن محترم شمردن حدود مرزی مشترک، سیاست عدم مداخله مطلق در امور داخلی یکدیگر را دنبال کنند. متعاهدین همچنین توافق کردند که در کلیه اختلافات بین‌المللی که به منافع آنها مربوط است با هم مشورت نمایند و عملیات تجاوزکارانه علیه یکدیگر نداشته باشند.

رضاشاه طی نطق خود به مناسبت افتتاح مجلس دوره یازدهم، ضمن بی‌سابقه خواندن این پیمان در مشرق زمین، آن را مدد بزرگی به بقای صلح در جهان دانست.

خسرو معتضد تاریخ نگار ایرانی در مصاحبه ای این ماجرا را اینگونه توضیح می‌دهد:

«جریان شط‌العرب و اروندرود این بود که تمام دنیا و جوامع جهانی رای دادند که این رودخانه دو قسمت است: یک قسمت برای عراق است و یک قسمت برای ایران. یعنی براساس خط تالوگ یعنی میان‌القعر. ولی انگلیسی‌ها به رضاشاه فشار آوردند برای اینکه عراق عضو پیمان سعدآباد بشود شما باید در مورد اروند کوتاه بیایید. باقر کاظمی وزیر وقت امورخارجه ایران در خاطراتش می‌گویند: ما نزد رضاشاه رفتیم، نوری‌سعید وزیر عراق آمد و گریه و زاری کرد که بگذارید این رودخانه مال ما بشود. شما دریای فارس و دریای مکران (عمان) را دارید، اما ما هیچ‌ چیز نداریم.رضاشاه گفت: خُب اروند را به اینها بدهیم. به اینها داد چون انگلیسی‌ها به رضاخان فشار آورده بودند. خود باقر کاظمی(وزیر خارجه ایران) می‌گوید: به نظرم از جایی به رضاخان فشار آورده بودند.

درباره ترکیه هم، پیمانی که ما بستیم به نام پیمان سعدآباد، این پیمان را انگلیسی‌ها، ظاهرا برای مبارزه با آلمان نازی، ایتالیایی‌ها و شوروی درست کرده بودند. چرا آلمان نازی؟ برای اینکه آلمان نازی خیلی نفوذ داشت. در مشرق ‌زمین همه طرفدار آلمان بودند، در ایران طرفدار آلمان زیاد بودند. ایتالیا هم بانفوذ بود برای اینکه در سومالی و شاخ آفریقا مستعمره داشت. ایتالیایی‌ها بحرین را در جنگ جهانی دوم بمباران کردند. بنابراین در ۱۳۱۶ که دوسال به جنگ جهانی اول مانده بود انگلیسی ها فشار آوردند و ما ارتفاعات آرارات را به دولت ترکیه دادیم برای اینکه دولت ترکیه ادعا داشت که ایران نمی تواند از آرارات مراقبت کند. از سوی دیگر رضاشاه در ۱۳۱۳ به ترکیه رفته بود و خیلی تحت تاثیر قرار گرفته بود و به زیان ایران این کار را کرد.

در این بین قرار شد روابط ایران و افغانستان هم با حکمیت ترک‌ها درست شود و افغانستان هم به عضویت پیمان سعدآباد درآید. افغانستان کشور دورافتاده‌ای بود و البته در کنار هندوستان. هندوستان آن موقع مستعمره انگلستان بود. آن‌طور که من از مرحوم مسعود کیهان استاد جغرافیا دانشگاه که استاد من بود شنیدم، او قسم می‌خورد که «دشت ناامید» را هم ما به افغانستان دادیم. حدود ۳-۴ هزار کیلومتر مربع بود که در پیمان سعدآباد ما این‌ها را هم دادیم.» حال عده ای به رضا خان ببالند که او ایران نوین درست کره است. پسر خلف او هم بحرین را به انگلیسها داد. آیا مزدوری شاخ و دم دارد؟ اگر من بخواهم جنایات رضا خان و فرزندش را بشمارم باید یک سال همه صفحات روزنامه را به این توضیحات و شمارش تخصیص دهم که امری محال است فقط تیتر آنها را بر میشمارم.

**امضای قرارداد ننگین سعدآباد و جدایی بخش های زیادی از ایران

**کشتار و تبعید بیش از ۲۴ هزار نفر از مردم ایران

*جدایی دهکده توریستی فیروزه در خراسان شمالی

**جدایی رشته کوههای آرارات و بخشیدن آن به ترکیه

**جدایی  روستاهای «سیرو» و «سرتیک» و برخی مراتع متعلق به کردهای «جیکانلو»ایران توسط ترکیه رضاشاه

** جدایی دشت ناامید در سیستان به مساحت ۳ هزار کیلومتر در سال ۱۳۱۷

** اعطای امکانات به باستان شناسان امریکایی برای کاوش در تخت جمشید و تاراج آثار تخت جمشید توسط این باستان شناسان

** غصب ۲۲۰۰ روستای کشور و صدور  سند ملکی این روستاها به نام خودو اطرافیانش

** ممنوعیت عزاداری امام حسین علیه السلام در ماه محر و صفر(درحالی که قبل از سلطنت، در عزاداری ها شرکت و گل عزا بر سر و تن خود میزد!)

** شهادت روحانیون به نام ایرانی به مانند شهید مدرس به جرم مخالفت با فعالیت های ضد انسانی رضاشاه

** کشتن شعرا، روشنفکران ،و ادیبانی همچون فرخی یزدی ، میرزاده عشقی ، واعظ قزوینی و بسیاری از نویسندگان ایرانی توسط رضاشاه

** تبعید نقاش نامی ایرانی کمال االملک به بیابان های نیشابور

** قتل عام و مجروح شدن بیش از ۱۵۰۰ تن از مردم عادی مشهد در مسجد گوهرشاد به جرم اعتراض به بخشنامه‌ی اجباری شدن کلاه‌فرنگی برای ایرانیان (کلاه‌شاپوی فرانسوی)

** کشتن سردار اسعد بختیاری(وزیر جنگ در دوران نخست‌وزیری محمدعلی فروغی) با هماهنگی و خواست دولت فخیمه انگلیس

** قتل نصرت‌الدوله فیروز از مشاوران رضاشاه و ازنزدیکان شاه

** قتل علی‌اکبر داور  که پروژه های مهم مانند تأسیس «اداره‌ی ثبت احوال»، تدوین «قانون ثبت اسناد»، «قانون ثبت املاک»، «قانون ازدواج و طلاق» و تأسیس بیمه‌ی ایران را در کارنامه داشت

** اشغال ایران در مدت سه روز توسط متفقین و مقاومت نکردن حتی یک روز در برابر لشکر متفقین!

** لغو تبلیغاتی قرارداد استعماری نفتی دارسی و سپس امضای سی ساله قرارداد آن با انگلیسی ها

** قلع و قمع کردن عشایر ایران و تبعید بسیاری از آنان

و دهها و صد ها جنایت  دیگر نشان می دهد که رضاشاه نه تنها پدر ایران نوین که بانی تخریب کشور و سپردن آن به بیگانگان بوده است.

والسلام

حمید رضا نقاشیان