نرخ رضایت مردم در حکومت
نرخ رضایت مردم در حکومت

ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر یک خواست حد اکثری مردم شکل گرفته است. طبع و شاکله قانون اساسی هم که مردم بدان رای رفرانومی داده اند حاکی از تامین منافع ملی و محتوای اصولی است که به مبانی اعتقادی مردم بهای ویژه داده است. اگر چه در زمان تصویب اصول قانون اساسی روند […]

ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر یک خواست حد اکثری مردم شکل گرفته است.

طبع و شاکله قانون اساسی هم که مردم بدان رای رفرانومی داده اند حاکی از تامین منافع ملی و محتوای اصولی است که به مبانی اعتقادی مردم بهای ویژه داده است.

اگر چه در زمان تصویب اصول قانون اساسی روند تفکر مقداری تحت تاثیر وقوع انقلاب اسلامی به سمت و سوی چپ مزاجی تمایل داشته لاکن همین اصول هم امروز تضمین کننده معیار های اصیل انقلاب و تامین خواست قاطبه جامعه ایران است. در حکومت داری نیز هزینه ای که پای فهم و آموختن شده بهای عظیمی را در خود جای داده که با هیچ ارزشی قابل مقایسه نیست.

لذا باید اذعان داشت آنچه امروز با آن مواجهیم ثمره تلاش و آزمون و خطاهایی بوده که برایش عمر و زندگی و سرمایه داده شده است و چون درختی درون خاک ریشه دوانده است.وضع فعلی در برایند رفتار های مدیریت معدل همه کارهایی بوده که در دوران گذشته امکان فعلیت یافتن داشته است. در فرایند های نظری وحتی روی کاغذ می‌توان گفت اگر فلان اقدام نمیشد، اگر فلان سیاست را ابلاغ نمی‌کردند، اگر فلان قرار‌داد را امضا نکرده بودند، اگر فلان زمان قدرت به دست آن گروه می‌افتاد و…

لاکن خوشبختانه یا متاسفانه در عالم عمل همه آنها که در سایه انقلتی واقع شده اند، اتفاق افتاده اند.

هر جای تاریخ را که نمی پسندیم میتوانیم نخوانیم و حتی پاک کنیم . همه قبول داریم که در نتیجه، تغییری ایجاد نمی‌شود.

نتیجه تعامل و رفتار گروه‌ها و فکرهای مختلف  در طول این چهل سال این است که شاهدش هستیم.

در ساختار اداره کشور چه اتفاقاتی افتاده که کمتر کسی را راضی میکند؟

ساختار فرهنگ مورد انتقاد است.

ساختار اقتصادی به مسیر ناخواه سفر کرده.

ساختار سیاسی در داخل موجت اضطراب و نگرانی است.

ساختار اقتصادی را بجز با کلمه ای به عنوان و واژه فاجعه تفسیر نمیکنیم.

خوب این همه خرابی چگون است که ما در طول چهل سال با دست باکفایت منتخبین خود کرده ایم و هنوز دشمنان نتوانسته اند ما را از فرایند بقا ساقط کنند؟

رمز و راز این ماندگاری در چیست که همه خوب عمل نکرده و رضایت نیافریده ایم و هم مردم با همه عدم رضایت حاضر به حفظ این نظامند؟

به محتوای تحلیل‌های سیاسی نگاه کنید. از هر طیف تفاوت زیادی با هم نمیکنند همه معتقدند باید کاری کرد که حال که ماندنی هستیم شاداب و متحد و متفق بر اصولی پایدار باقی بمانیم.

فی الواقع چگونه میتوانیم نرخ رضایت مردم در حکومت را افزود و در سایه این افزودن ارزشهای نوین و پایداری آفرید که بستر تداوم حرکت در بهینه سازی فرهنگی و همسو گرایی در اصول سیاسی در داخل و در خارج گردید.

ایران اسلامی در اقتصاد بد آموزی داشت زیرا ندانسته و نمیدانیم اقتصاد را بر چه مرکبی و با چه مسیری حرکت بخشیم؟

ایران اسلامی در روابط اجتماعی آسیب جدی دید چرا که در گزینش مردان پیشرو اشتباهات فاحش نمود.

ایران اسلامی نیازمن باز نگری جدی در نحوه مدیریت جامعه است.. تا بتواند ضایعاتی که در اثر بد انتخابی بوجود آورده جبران کند.

والسلام

حمید رضا نقاشیان