نقش بیانات ریاست جمهوری در سخنرانی از تریبون ملت در راهپیمایی ۲۲ بهمن را نمیتوان نقش سخنان دوست و همراز و رمز نظام تلقی نمود. پیشنهاد رفراندوم که از سوی رئیس جمهور در راهپیمائی حماسی ۲۲ بهمن مطرح شد را نمیتوان متکی به خواست همان کسانی تلقی نمود که پای سخنان رئیس جمهور از ۸ […]

نقش بیانات ریاست جمهوری در سخنرانی از تریبون ملت در راهپیمایی ۲۲ بهمن را نمیتوان نقش سخنان دوست و همراز و رمز نظام تلقی نمود.

پیشنهاد رفراندوم که از سوی رئیس جمهور در راهپیمائی حماسی ۲۲ بهمن مطرح شد را نمیتوان متکی به خواست همان کسانی تلقی نمود که پای سخنان رئیس جمهور از ۸ صبح تا ساعت ۱۱ که ایشان تشریف آوردند دانست.

آیا حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی پیاده کردن ایشان از قطار انقلاب است؟

آیا صدای رسانه در اعلام شکایت مردم در قضیه تخم مرغ دروغ گفتن به مردم است؟

آیا راضی کردن بی بی سی و وی او ای و رادیو اسرائیل در اظهارات آنها در تریبون ۲۲ بهمن دوستی با همین مردم پا به رکاب انقلاب است؟

ادای اپوزیسیون را در میاورید که خارجی ها به شما ترحم نموده از سیاستهای اقتصادی  شکست خورده ناشی از بی سوادی و غیر مردمی بودن عوامل مسئولتان یا از رفتار ضد نظام سیاسیتان حمایت کنند؟

اظهار انجام همه پرسی فی الواقع نه در حد و اندازه رئیس جمهور است و نه مردم در چنین وضعی بدان راضی خواهند شد.

تنیدن در تنور همه پرسی نه این است که دشمن را بر این میزان که تحریک افکار عمومی و قشر خاموش و بی منفعت برای انقلاب را به تکاپوی اعمال خواسته هایشان برساند، نیست؟

این حضرت حسن آقای روحانی ، رئیس جمهور در چهل سال گذشته متاسفانه همیشه از مسئولان بلند پایه نظام بوده است بنابراین به خوبی می‌داند که رفراندوم مورد اشاره ایشان  در اصل ۵۹  قانون اساسی تبیین شده و هرگز با پیشنهاد او همخوان نیست از این روی ایشان با اطمینان از غیر عملی بودن رفراندوم یاد شده این پیشنهاد را مطرح کرده است.  و بضرس قاطع میتوان گفت مخاطب این پیشنهاد مردمی که پای تریبون ایشان ایستاده بودند، نبودند.

شک و شبهه هایی که در اذهان پدید آمده حاکی از این مطلب است که ، پیشنهاد رفراندوم از سوی رئیس جمهور در سخنرانی روز ۲۲ بهمن، می‌تواند نشانه ناخشنودی ایشان از حضور دهها میلیونی مردم در این راهپیمائی با شکوه و تماشائی ۲۲ بهمن تلقی شود، چرا که مردم با حضور دهها میلیونی خود در راهپیمائی ۲۲ بهمن،  بر اصول و مبانی انقلاب و نظام اسلامی تاکید کرده‌اند و این به تنهائی یک رفراندوم گسترده با پیام دهها میلیونی «آری» به نظام است، بنابراین پیشنهاد رفراندوم غیر از نفی این حضور و ناشنیده گرفتن پیام آن هیچ مفهوم و ترجمه دیگری نمی‌تواند داشته باشد الا اینکه ایجاد فشار های اقتصادی  را به مردم در طول دولت یازدهم و ادامه آن در این دولت را هدفدار بدانیم و از اینکه رئیس جمهور در آن تدابیر به نتیجه برای ایجاد نابسامانی در انقلاب نرسیده اند، ایشان را از این حضور بی سابقه عصبانی بدانیم؟

بسیاری از آیات عظام و سیاسیون عالیرتبه کشور از اظهارات رئیس جمهوری در این راهپیمایی متعجب شده اند و حتی در سخنرانی  و درس خارج و حتی مکتوباتشان می توان مشاهده نمود که گفتار رئیس جمهور را نقد و بسیار دامنه دار و پاسخ یک جریان معترض پشت پرده که شاید در یک طراحی بلند مدت در تکاپوی تضعیف نظام و خصوصا رهبری بوده اند، دانست.

حسن روحانی مدرک تحصیلی خود را از انگلیس گرفته است.

حسن روحانی در جریان شهادت شهید بابائی متهم به دخالت بوده است.

حسن روحانی در جریان انتخاب عناصر و افراد کابینه کاملا افراد پر مسئله و جهت دار و بقول خود هاشمی محور را انتخاب نموده.

حسن روحانی در جریان برجام با حمایت انگلیس ناموس هسته ای کشور را به حراج و بتن ریزی برده است.

قهقهه های حسن روحانی در دامن عناصر انگلیسی در قالب عکس و فیلم در اختیار همگان بوده وهست.

از طرفی انگلستان با هیچ بخشی از انقلاب ضد امریکایی و اسراییلی ایران بجز اصل ولایت فقیه که مانع تحقق اهداف آنهاست ، مخالف نیست ، پس چرا نباید حسن روحانی و گفته هایش را دم خروسی از یک جریان پشت پرده فرض کنیم؟

اظهار تمایل حسن روحانی به دعوت در همه پرسی چه فرقی با گفته و خواسته مسعود رجوی ، ابوالحسن بنی صدر، میر حسین موسوی دارد؟

واقعا باید ترسید که گفته سعدی علیه الرحمه تحقق نیابد که فرمود: بگذار تا مقابل روی تو بگذریم/دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم/شوق است در جدایی و جور است در نظر/ هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم/ روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست / بازآ که روی در قدمانت بگستریم/ ما را سریست با تو که گر خلق روزگار/ دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم / گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من / از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم / ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب / در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم / نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب / نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم / از دشمنان برند شکایت به دوستان / چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم / ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس / آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم / سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند / چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم . والسلام

حمید رضا نقاشیان