پشت پرده بازار خودرو

گزارش دولتی ها به مجلس برای مسکوت ماندن طرح ساماندهی صنعت و بازار خودرو که روز یکشنبه ۲ مهر ۹۷ با ۱۳۹ رای نمایندگان به کمسیون صنایع فرستاده شد مرا به فکر انداخت که به بازار خودرو نگاه موشکافانه ای بیاندازم.

اگر بخواهم حوزه واردات و صنعت قبل از انقلاب را تصویر کنم باید به واردات اتومبیل های آمریکایی و آروپایی و تا حدی ژاپنی اشاره کنم که نوعا در اختیار جریاناتی بود که با انجمنها و لژهای فراماسونری ارتباط ویژه داشتند.

من باب مثال به سابقه واردات خودرو از بعد از قاجاریه در ایران نگاه کنید در دوران رضا خانی بخشی از الیگارشی سردمداران اطراف رضا خان به واردات خودرو مبادرت میکردند و از این منظر هم تجددگرایی شکل نوینی در ایران یافت .

رفته رفته بعد از شهریور ماه ۱۳۲۰ که زمینه برای تبعید رضا خان فراهم شد بستر اطرافیان محمد علی فروغی زمینه بدست گرفتن اقتدار اقتصادی را فراهم نمود. فروش نفت موجب تولید ارز میگردید و ارز با ارقام نسبتا ناچیزی در اختیار واردکنندگان قرار گرفته بود.

هر وارد کننده اتومبیل که یک دستگاه به محمد رضا پهلوی هدیه میداد اجازه می یافت بخشی از بازار را در اختیار بگیرد. بازارهای جمعی مثل تاکسیرانی و تعاونی های حمل و نقل هم بیشتر دست خاندان نکبت شاهنشاهی بود. این روند محمدرضا را صاحب بزرگترین کلکسیونر خودرو کرده بود. کارخانجات جنرال موتورز و کرایسلر و فورد امریکایی را خانواده اخوان اداره میکرد. تویوتا را اصغر حدادزاده داشت. تالبوت  انگلستان در ایران به خیامی ها وابسته بود. بی ام دبلیو در اختیار وهابزادگان ها بود. مرسدس بنز بخشی به سود آورها متکی بود و بخشی به خیامی ها. البته اشرف پهلوی و خانواده هندوجا پشت پرده سوار بر مرسدس بودند و هنوز این روند در جریان بنز ادامه دارد و عوامل موجود در پنجره مزدوران وارثین ایشانند.

ناصر حداد زاده که بعد ها از خارج بازگشت از اقوام اصغر حداد زاده است که امروزه تویوتا و رنو به او در ایران محتاج و وابسته شده اند. دیلمی ها و گرامی ها قبل از ورود خانواده های رفسنجانی به کره جنوبی بخش بزرگی از این بازار را به اختیار خود در آورده بودند. صنعت خود رو در ایران پشت پرده بسیار مخوف و جامعه آلوده ای را در اختیار دارد که مبارزه با ایشان بجز با تحریم و تعطیل ساختار عملکردشان میسر نیست. فرانسوی ها هم در ایران سابقه مخوفی دارند. اساسا فساد پشت پرده در بیزینس اتومبیل و کامیون در ایران یک فساد اقتصادی و مالی نیست چرا که از کانون مرکزی ماسونیسم سهم خیانت هر جریانی تعیین میشودو هیچ یک اجازه ندارند در ساختار پول سازی بیرونی این اشخاص تعیین شده دخالتی داشته باشد اخیرا هم که چین وارد حوزه عملکرد داخل ایران شده اسدالله عسکر اولادی بعنوان رئیس اتاق ایران و چین و محور عملیات آماری در چین و اتاق بازرگانی کنترل این روند و آمار را به عهده دارد. متاسفانه روزی که به دستور انگلستان شهید رجایی و باهنر ترور شدند فرآیند هدایت اقتصاد بدست میر حسین موسوی و بهزاد نبوی افتاد و این جریان و من تبع ایشان این هدایت ها را سامان میدادند و کوچکترین موضوعی از دست و زیرچشمشان مغفول نمی افتاد. امروز بقول محمد باقر قالیباف جریان ۴ درصدی دولت تعیین میکند. جریان ۴ درصدی ظرف دو دقیقه سایت باز میکند و عملیات خود را سامان میدهد. باور نداشته باشید همانند مدیریت بانکها صنعت و واردات خودرو خارج از سیکل این جریان قادر به نفس کشیدن باشد.

عوامی حاکم بر ساختار نظارتی را خوش بینانه، عوامی غیر عمدی تلقی کنیم و باور داشته باشیم که هنوز کورسویی برای تغییرات در این کانون های به هم تنیده از انحصار درآمدهای نجومی وجود دارد؟ ما که امیدی نداریم مگر امدادی غیبی انشاالله به داد این انقلاب و این ملت برسد. والسلام

حمیدرضا نقاشیان