«مسکن » از هر زاویه ای که نگاه کنیم موضوعی مهم و قابل اهمیت در اقتصاد کشور است . از منظر اقتصاد کلان ، بسیاری از فعالیت های اقتصادی به رونق بازار مسکن وابسته است و به این ترتیب رکود مسکن در این سالها ، بسیاری از صاحبان مشاغل مرتبط با این زمینه اقتصادی را […]

«مسکن » از هر زاویه ای که نگاه کنیم موضوعی مهم و قابل اهمیت در اقتصاد کشور است . از منظر اقتصاد کلان ، بسیاری از فعالیت های اقتصادی به رونق بازار مسکن وابسته است و به این ترتیب رکود مسکن در این سالها ، بسیاری از صاحبان مشاغل مرتبط با این زمینه اقتصادی را با خطر ورشکستگی روبرو کرده است . از منظر اقتصاد خرد هم بدیهی است که موضوع مسکن یکی از سه دغدغه اساسی هر خانواده ای است .

در یکی دو دهه اخیر که قیمت مسکن بخصوص در شهرهای بزرگ به شدت بالا رفته است  و وام های مسکن هم ارزش چندانی ندارد ، خانه دار شدن برای اکثر خانواده ها به رویایی غیر قابل تحقق تبدیل شده است و به این ترتیب کسانی که به تازگی تشکیل خانواده می دهند یا کسانی که اجاره نشین هستند ، باید در وضعیت اجاره نشینی بمانند ؛ وضعیتی که سال به سال سخت تر و غیر قابل تحمل تر می شود .

کافی است که در این روزهای تابستان که فصل جابجایی مستاجرها است سری به بنگاه های املاک بزنید تا ببینید قیمتهای اجاره در تهران ( یا دیگر شهرها ) تا چه اندازه نامتناسب با وضعیت درآمد خانوارها است . در تهران به طور متوسط هر مترمربع آپارتمان معمولی ،  یک میلیون تومان رهن یا ۳۰ هزار تومان اجاره می رود . یعنی یک خانواده ۳ نفری در تهران اگر آپارتمانی ۶۰ متری و با عمر ده ساله در مناطق غیر مرفه تهران اجاره کنند باید ماهیانه یک میلیون و هشتصد هزار تومان اجاره بپردازند ؛ در حالی که حداقل حقوق یک کارگر هنوز هم کمتر از یک میلیون تومان است ! افزایش اجاره های سالیانه هم مشکل دیگری است که وجود دارد . طی چند سال اخیر با اینکه خرید و فروش مسکن راکد است و قیمت مسکن هم افزایش چندانی نداشته است ، و علی رغم اینکه بر اساس اعلام دولت نرخ تورم حول و حوش ۱۰ درصد است و حقوق کارمندان و کارگران کمی بیش از ۱۲ درصد افزایش یافته است اما اجاره بها در تهران بیش از ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش یافته است ! به این ترتیب اگر کامند یا کارگری در سال گذشته توان پرداخت اجاره یک آپارتمان ۶۰ متری را داشته ، از امسال دیگر نمی تواند در چنین آپارتمانی زندگی کند و باید به دنبال آپارتمانی کوچکتر بگردد تا توان پرداخت اجاره آن را در شرایط جدید داشته باشد . این چنین است که در هر حال ، قشر کم درآمد و اجاره نشین سال به سال محروم تر می شود و مشکل مسکن ، روز به روز بیشتر و بیشتر گلویش را می فشارد. متاسفانه طرح هایی هم که برای رفع این محرومیت اندیشیده شده بود چندان دردی دوا نکرد ؛ داستان مسکن مهر ، داستان پر آب چشمی است که سالها است مردم را منتظر نگاه داشته ، سرمایه های اندک بسیاری را گرفته و امیدی هم به آینده اش نیست .

با این اوصاف باید پرسید چه کسی باید فکری برای اجاره نشین ها بکند؟! چرا یک خانواده ۳ نفری در تهران حتی با اختصاص کل درآمد سرپرست خانوار نمی تواند از عهده پرداخت اجاره یک آپارتمان شصت متری برآید ؟! ایا این چیزی جز بی عدالتی اجتماعی است؟! مقام معظم رهبری شهریور ماه ۱۳۷۰ خطاب به دولت وقت فرمودند : «مهم‌ترین مسأله‌ى دستگاه ما و نظام جمهورى اسلامى کوشش براى رفع فقر و محرومیت در جامعه، و حمایت و کمک به طبقات مستضعف و محروم است… کارهاى مربوط به طبقات محروم و مستضعفان جامعه – که تعدادشان هم زیاد است – حقا و انصافا یک حرکت اساسى را مى‌طلبد ». عجیب است که هنوز بعد از ۲۶ سال این وضعیت هنوز پابرجا است و کاری جدی در این باره انجام نشده است .

زهرا تاجیک