نظام بانکی را اصلاح کنیم تا یک کشور توسعه یافته شویم
نظام بانکی را اصلاح کنیم تا یک کشور توسعه یافته شویم
دکتر محمدجواد محقق نیا ، اگرچه تا 1373 در حوزه تحصیل می کرد اما پس از آن در دانشگاه در رشته اقتصاد تحصیل کرد و مدرک دکترای اقتصاد خود را از دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی دریافت کرد.

به گزارش خبرگزاری صبح اقتصاد موضوع تز دکترای او ساختار بانکداری اسلامی و ارائه الگوی بانکداری اسلامی برای جمهوری اسلامی ایران بود. او مسوولیتهای مختلفی از جمله  رئیس انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، عضو هیات علمی پژوهشکده امور اقتصادی وابسته به وزارت اقتصاد، عضو گروه اقتصاد موسسه علوم انسانی جامعه المطفی العالمیه، عضو شورای عالی تدوین برنامه پنجم توسعه اقتصادی کشور و … را بر عهده داشت و چندین کتاب و مقاله در حوزه اقتصاد تالیف و تدوین کرده است. با دکتر محقق نیا درباره موضوع بانکداری در اقتصاد ایران گفتگو کردیم؛ موضوعی که احاطه کاملی بر آن دارد و تز دکترای او نیز در همین باره بوده است. گفت و گوی “صبح اقتصاد” با دکتر محقق نیا را بخوانید:

 

بانک‌ها چه نقشی در اقتصاد ایران ایفا می‌کنند؟

در اقتصاد کشورهای جهان دو شکل تقسیم‌ بندی در مورد سیستم‌های تأمین مالی وجود دارد. یکی بازار محور و دیگری بانک محور. بر این اساس تأمین مالی از سمت بانکها، تعریف شده است و بنابراین بانک‌ها نقش مهمی در اقتصاد ایران دارند، چون بدون تأمین مالی، کارهای بزرگ انجام نمی‌شود و همچنین اشخاص بدون اتکای به بانکها نمی‌توانند به فعالیتهای خود بپردازند  برای  مثال تامین مالی بمنظور تأسیس یک پالایشگاه ۳۰ هزار میلیارد تومانی تنها به شکل جمعی یعنی بانک و سرمایه گزار و حتی حمایتهای دیگر ممکن است. با توجه به آنچه بیان شد،  در فرایند تحقق در انجام پروژه ها دو نوع محور داریم که در ایران بر اساس تأمین مالی از سمت بانک این کارها انجام می‌شود و قاعدتاً بانک‌ها به هر سمتی گرایش پیدا کنند، همان سمت توسعه پیدا می‌کند و اگر به سمت درست تمایل پیدا نکنند عملاً اقتصاد ما به بی‌راهه می‌رود. این موضوع بسیار مهم است که بانک‌ها منابع خودشان را (که رقم درخور توجهی در هرسال است) به سمت اقتصاد مولد و اقتصاد به ‌اصطلاح توسعه‌یافتنی متمایل کنند و منابع را به این سمت ببرند. متأسفانه آنچه در سال‌های اخیر در اقتصاد ایران شاهدش بوده‌ایم، اقتصاد مولد سهم کمتری از منابع و تسهیلات بانکی داشته است و نتوانسته بهره لازم را  در این زمینه ببرد.

امروزه ۵۵ درصد از تسهیلات و منابع بانکی به بخش بازرگانی، یا برای تأمین دلالی و بخش غیر مولد اختصاص پیدا می‌کند که این باعث شده اقتصاد ما در جا بزند و کشور، سرعت لازم برای رشد اقتصادی را پیدا نکند. بانک‌ها موتور محرک اقتصادی  هرکشورند و با منابعی که به اقتصاد تزریق می‌کنند، اگر این نقش درست ایفا شود، اقتصاد کشور رشد می‌کند در غیر این صورت اقتصاد درجا می‌زند و مهم‌ترین علت شرایط حاضر در کشور نیز همین موضوع است. ضمن این‌که مشکلات صنفی و درون بانکی نیز وجود دارند که بانک‌ها امکان تخصیص منابع به پروژه‌های بزرگ را ندارند. همچنین در عمل نیز این تمایل وجود ندارد چراکه با توجه به قانون ، بانک‌ها، حداکثر ۲۰ درصد از سرمایه پایه را می‌توانند به یک پروژه اقتصادی تخصیص دهند. در حال حاضر بزرگ‌ترین سرمایه نزد بانک ملی است که این مبلغ در حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان است. از این مقدار ۲۰ درصد از آن (در حدود ۲ هزار میلیارد تومان) برای تأمین هزینه احداث یک پالایشگاه ۳۰ هزار میلیارد تومانی می تواند تخصیص پیدا کند که بدین ترتیب حداقل پانزده بانک با مقدار سرمایه بانک ملی  برای چنین تامین مالی ای لازم است که عملا این  اجتماع بانکی در یک پروژه امکان‌پذیر نیست.

 

اقتصاد ما بانک محور است و زیر نظر دولت اداره می‌شود. به نظر شما اگر این‌ها جدا از هم اداره می‌شد بهتر نبود؟ این در حالی است که اقتصاد حتی زیر نظر دولت نیز نیست و این نظارت بیشتر به‌صورت اسمی است.

این نظارت به نام دولت و حکومت است اما به کام عده‌ای دیگر. واقعیت امر این است که بخش بسیار کوچکی از بانک‌ها در راستای منافع دولت عمل می کنند. در حال حاضر بانک‌ها هیچ تعهدی به اهداف دولت ندارند، این در حالی است که دولت اسلامی باید به دنبال عدالت باشد. امروزه بانک‌های ما کجا به دنبال عدالت هستند؟ ۶۰ درصد از پول  در گردش و سپرده در کشور در استان تهران به‌ صورت تسهیلات داده می‌شود. این در حالی است که در کنار استان تهران، در استان قم یک درصد از پول کشور تسهیلات می‌شود. تمام هنر نمایندگان مجلس در این است که بگویند، پولی که در شهر ما جمع کرده‌اید به ما بدهید، درحالی‌که این بسیار ناچیز است. بانک‌ها پول کشور را در تهران خرج می‌کنند. اگر در کشور ۲ هزار تریلیون تومان پول است، در بیرجند ۲۶ صدم درصد از کل پول کشور یعنی ۵ هزار میلیارد تومان و در تهران ۱۲۰۰ تریلیون پول است که در مقام مقایسه،  سهم عدالت در این تقسیم غیرقابل‌تصور است. اگر پروژه‌ای در تهران اجرا شود، آن پروژه به‌اندازه شش استان هزینه در بردارد و این یعنی پول، تمرکز و قدرت در تهران است. بانک‌ها کجا در راستای عدالت حرکت می‌کنند؟ مگر تعهد دولت و حکومت اسلامی عدالت نیست؟ بانک‌های ما اصلاً در این راستا حرکت نمی‌کنند. عده‌ای می‌گویند سیستم بازار اما سیستم بازار در اقتصادی که رانت هست، جواب‌گو نیست. در کشورهای غربی سیستم بازار را کنار گذاشته‌اند یعنی امروزه در هیچ کجای دنیا سیستم بازار به این نحو که برخی اقتصاددانان می‌گویند وجود ندارد ولی این اقتصاددانان، برای اقتصاد ایران نسخه اقتصاد بازار را می‌پیچند. سیستم اقتصاد بازار در همه دنیا حتی در آمریکا نیز کنار گذاشته‌ شده و در کنار آن، اروپا نیز از خیلی وقت پیش آن را کنار گذاشته‌ است. همه کشورها به سمت اقتصاد رفاه و اقتصادی که دولت در آن دخالت کند می‌روند. آن‌وقت برای کشور ما نسخه اقتصاد بازار را می‌چینند. این نسخه‌ها در اقتصاد ایران به‌هیچ‌وجه جواب‌گو نیست و در عمل این اتفاق افتاده است که ما شاهد آن هستیم. ۵۵ درصد از بودجه کشور در دلالی هزینه می‌شود که قابل‌توجه است. ۶۰ درصد از بودجه کل کشور در تهران خرج می‌شود و سهم استان‌ها در مقایسه هیچ خواهد بود و درنتیجه مشخص است که این سیستم بانکی در اختیار دولت نخواهد بود و ای‌کاش در اختیار دولت بود. دولت سعی می‌کند تا ناخنکی به این قسمت‌ها بزند درحالی‌که در اقتصاد بانک محور کشور، اگر بخواهیم اقتصاد رشد بکند و ما به توسعه اقتصادی برسیم، تنها نقطه امید برای رشد و توسعه و برای اصلاح آینده اقتصاد ایران سیستم بانکی است. اما  متاسفانه این سیستم بانکی نقطه امید نیست.

 

منظورتان سیستم بانکی است که به‌صورت اسلامی اداره شود؟

بانکداری اسلامی بخشی از سیستم اقتصادی است که بخش شرعی را مدنظر قرار می‌دهد. سیستم اقتصادی باید کارا باشد و به نفع اقتصاد کشور باشد درصورتی‌که اگر بانکداری اسلامی را به معنای عقود در نظر بگیرید که منظور فراتر از آن است، این نوع بانکداری باید به دنبال عدالت باشد. در این حالت این بانکداری اسلامی و کارا است و اقتصاد را در مسیر درست قرار می‌دهد. به‌هرحال نقطه شروع بانک است. البته بانک و سیستم بانکی به‌تنهایی نمی توانند، نه به این دلیل که تأثیر و تأثر دارند بلکه به این دلیل که تنها نقطه شروع، باز کردن این کلاف سردرگم است. وقتی اصلاحات از بانک‌ها شروع شد بقیه قسمت‌ها نیز باید به‌تبع آن خودشان را اصلاح کنند و پا به‌پای بانک به جلو حرکت کنند. زمانی امکان این نبود که از بانک به‌تنهایی توقع اصلاح را داشت ولی امروز نقطه شروع قطعاً بانک است.

 

-حجم نقدینگی در کشور در چند سال اخیر تقریباً چهار برابر شده است. نقدی که به بانک‌ها وارد می‌شود این است که در ایجاد این نقدینگی نقش پررنگی داشته اند و به‌جای تزریق پول در قسمت تولید به بنگاه‌داری روی ‌آورده اند. نظر شما چیست؟

ابزار بانک مرکزی برای کنترل نقدینگی چیست؟ از مهم‌ترین ابزارها یکی نرخ ذخیرهٔ قانونی است و دیگری پایهٔ پولی است. به‌طور معمول در کشورهای دیگر نرخ ذخیرهٔ قانونی از ایران پایین‌تر است و بااین‌حال این مشکلات را در اقتصاد ندارند، پس نرخ ذخیرهٔ قانونی بسیار کم تغییرپذیر است. مثلاً نرخ ذخیرهٔ قانونی را مثل سال ۱۳۷۵، ۲۵ درصد تعیین کنیم که این امکان‌ناپذیر است. درصورتی‌که پایهٔ پولی را دولت کنترل کند اشکال کار در جای دیگری خواهد بود و آن این‌که منابع هدایت نمی‌شود. این منابع به دلالی کمک می‌کند. بسیاری از کسانی که چند وقت پیش به بازار دلار وارد شدند، همان کسانی هستند که از بانک وام گرفته و وارد این بازار شده بودند. پس مسئله کم بودن نرخ ذخیرهٔ قانونی در سیستم بانکی یا پایه پولی نیست. با همهٔ این اوصاف ضریب تکاثری در ایران هفت است، یعنی سیستم بانکی هر پولی را که وارد اقتصاد می‌شود هفت برابر می‌کند. این به‌تنهایی اشکالی ندارد و در همهٔ جای دنیا اتفاق می‌افتد. ما نمی‌خواهیم نرخ ذخیرهٔ قانونی را ۱۰۰ درصد یا دو برابر کنیم بلکه باید از همین منابع درست استفاده کنیم و بانک‌ها را یا با روش تشویق، یا تنبیه، در همین شرایط موجود موظف کنیم. پیشنهاد این است که مثلاً در تهران وام داده شد، از محل همین صندوق نرخ سود ۲ درصد بالاتر باشد و این مقدار در صندوقی در بانک مرکزی باشد که اگر در ایلام وام داده شد، آنجا ۴ درصد ارزان‌تر باشد، یعنی بانک مرکزی باید این منابع را هدایت کند به سمتی که خودش می‌خواهد و فکر می‌کند که عدالت است. زمانی بسیار تلاش شد که به کارخانه‌ سیمانی از بانک رفاه وام دهند، بانک قبول نکرد چون کارخانه وثیقه خوبی نداشت و ریسکش بالا بود و امکانات کارخانه‌ها و شرکت‌ها در تهران را نداشت. ولی خیلی راحت به شرکتی در تهران ۲۰۰ میلیارد وام می‌دهند. بانک مرکزی باید فکر کند تا عدالت برقرارشده و منابع درست تزریق شود. منابع به خارج از تهران برده شده و همچنین به سمت بخش مولد؛ باید از بخش غیر مولد سود بیشتری طلب کند و نظارت کند و به اسم بخش مولد، منابع را به بخش غیر مولد ندهند. این کارها را بانک مرکزی ما باید انجام دهد و درواقع بر سیستم بانکی نظارت کند تا منابع درست مصرف شود، اما امروزه چنین نظارتی وجود ندارد و بانک‌ها کار خودشان را می‌کنند. شاید سیستم بانکی از نظر یک مدیر بانکی کار درستی می‌کند ولی در اقتصاد کلان، بانک به‌مانند شرکتی بازرگانی نیست. بانک مانند یک موسسهٔ مالی خاص نیست که پول مردم را گرفته است و با مجوز بانک مرکزی، منابع کشور را باز توزیع می‌کند و این نقش خیلی بزرگی است. اگر مجوز بانک مرکزی نباشد کدام بانک می‌تواند سر پا باشد؟ پس منت بانک مرکزی به نمایندگان از دولت و مردم روی سرشان است و باید این منابع را در راستای منافع مردم هزینه کند. این منابع جزو اموال بانک‌ها نبوده و اختیارش در دست آن‌ها نیست. بانک‌ها امین‌اند و درنتیجه باید امانت‌دار باشند و منابع را در راستای منافع مردم هزینه کنند و اگر در جای دیگر هزینه کنند، خیانت کرده‌اند.

 

-نقد دیگر بر بانک‌ها، ربوی بودن نظام بانکی است زیرا درباره نحوه دریافت جریمه دیرکرد، سود بانکی و … شبهاتی وجود دارد.

به‌طور حتم اشکالاتی وجود دارد که مراجع عظام بزرگوار و همچنین گروه‌های دیگر و مردم عادی اعتراض می‌کنند بنابراین حتماً اشکال وجود دارد. به هر صورت صوری سازی در نظام بانکی ما زیاد است و آن‌قدر امور را با شرایط و قیدهای مختلف دست‌کاری کرده‌ایم که مضاربه با قرض ربوی هیچ فرقی نمی‌کند. مضاربه با مشارکت، با قرض ربوی و حتی فروش اقساطی با قرض ربوی، در نظام بانکی، چه فرقی می‌کند؟ و اینجا حتما لازم است که کارشناسی این سیستم  در بانک مرکزی به این مسائل پاسخ دهد.

 

-آیا شما به ربوی بودن نظام بانکی معتقد هستید؟

زمانی از دید کلان و زمانی دیگر از دید خرد بررسی می‌کنیم. از دید خرد که نگاه کنیم یعنی من به‌عنوان سپرده‌گذار، پولی که به‌عنوان سود از مبلغی که در بانک گذاشته‌ام می‌گیرم، حرام است؟ مراجع تقلید می‌گویند از باب این‌که شبهه غیر محصوره است، نه. از بعد کلان که نگاه کنیم بالاخره این سیستم اشکالاتی دارد. ۴۰ درصد سود آن، ۶۰ درصد  سود ان یا ۲۰ درصد، حتماً اشکال دارد و باید درست شود و راه درست شدنش این نیست که مدام آیین نام روی آیین‌نامه اضافه کرده یا این‌که مشکل را آموزش در نظر بگیریم. امروزه کارمندان دیگر آموزش‌دیده‌اند بنابراین مشکل این‌ها نیست بلکه چیز دیگری است.

 

پس به آیین‌نامه بدون ربا که ما داریم عمل نمی‌شود؟

این آیین‌نامه خودش اشکالاتی دارد. این آیین‌نامه، تفاوت عقود موجود را با عقد قرض، از راه ربا از بین برده اما این عقود تفاوتی با ربا ندارند.

 

-پس در کل آیین‌نامه مشکل دارد؟

بله آیین‌نامه مشکل دارد، قانون مشکل دارد و ساختار مشکل دارد.

 

چه راه‌حلی برای مسئله ربوی بودن بانک‌ها برای اصلاح نظام بانکی وجود دارد؟

باید زمین‌بازی عوض شود. در چنین ساختار بانکی همین آش و همین کاسه است. بعضی از تغییراتی که پیشنهاد مجلس است، تغییرات ساختاری و عمده‌ای نبوده و در دولت نیز اهتمامی برای تغییرات و اصلاح وجود ندارد. ما به بانک خوب احتیاج داریم، به مدیران زبده بانکی و به رئیس شعبه و کارمندان خوب احتیاج داریم و منظور از این تغییرات به‌هیچ‌عنوان اخراج و بیکاری کارمندان نیست. اما باید مدل و ساختاری که این‌ها دارند در آن بازی می‌کنند عوض شود و باید به سمتی برویم که این نظام بانکی به نفع اقتصاد کلان و مردم ما باشد.

اگر نظام بانکی ما اصلاح شود، به‌طور حتم طی بیست سال، یک کشور توسعه‌یافته خواهیم شد که دیگر نیاز به نفت و خارج نخواهیم داشت. مردم را به میدان آورده و با سیستم بانکی درست، طی بیست سال اقتصاد ایران برتر از اقتصادهای بزرگ دنیا خواهد شد. به‌قول‌معروف آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد. ما خودمان طلا داریم، سیستم بانکی ما نیز می‌تواند همانند طلا باشد.ما این را رها کرده ایم و بعد به خارجی‌ها می‌گوییم یک میلیارد، چهار میلیارد و … در ایران سرمایه‌گذاری کنید و این در حالی است که در داخل کشور سالی هفتاد، هشتاد میلیارد تسهیلات جدید در سیستم بانکی ما می‌رود و بیست سال دیگر این مبلغ به ۲ هزار میلیارد دلار خواهد رسید و این رقم می‌تواند اقتصاد ایران را تکان دهد.

 

-آیا اراده‌ای مبنی بر اینکه این مشکلات را بخواهد حل کند وجود دارد یا این‌که  در سایه مشکلات دیگر پنهان‌شده است؟

ما ابتدا باید به فهم مشترکی درباره نقش نظام بانکی برسیم. به‌جز مقام معظم رهبری، حکومت، بخش دینی، بخش سیاسی و بخش اقتصادی ما، به نقش و اهمیت بانک‌ها کمتر پی برده‌اند. رهبر انقلاب بارها بر این مسئله تأکید کرده‌اند. ما اول باید به فهم مشترک برسیم. برای اصلاح ساختار ایران، بعد از فهم و خواست مشترک چاره‌ای جز اصلاح نظام بانکی نداریم.

به‌طورکلی چهار دولت بعد از جنگ در اصلاحات موفق نبوده‌اند زیرا سیستم بانکی با این دولت‌ها همراهی نکرده‌اند. به‌عنوان‌مثال ببینید بودجه عمرانی کشور در سال ۹۸، ۶۰ هزار میلیارد تومان است و تسهیلاتی که بانک‌ها می‌دهند ۸۰۰ هزار میلیارد تومان است، یعنی دوازده برابر بودجه عمرانی دولت، پس باید قبول کنیم که بانک‌ها پول جدید می‌آورند.

بهتر این‌که این پول را یارانه بدهید؛ یعنی ۶۰ هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی را دولت، یارانه تسهیلات بانکی بدهد. ۶۰۰ هزار میلیارد تومان را می‌تواند راهبری کند، یعنی اثرگذاری بودجه عمرانی را ده برابر کند که در نتیجه اشتغال و تولید ایجاد می‌شود.

 

-گفته می‌شود وزارت صنعت، معدن و تجارت ۲۰ هزار میلیارد تومان به بخش تولید داده است…

 این اصلاً در مقابل اقتصاد ایران رقمی نیست. با ۲۰ هزار میلیارد چه‌کاری می‌شود کرد؟  که اولی اگر همان ۲۰ هزار میلیارد را وزارت صنعت می‌آورد و با آن ۲۰۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی را راهبری  می‌کرد، با تسهیلات بانکی و یارانه‌ای که مثلاً از طریق بودجه عمرانی می‌توان تأمین کرد، صادرات غیرنفتی ایران طی دو سال ۱۰۰ درصد افزایش می‌یابد و این امر واقعاً امکان‌پذیر است. امروزه صادرکنندهٔ ما زیر فشار است و با کسانی رقابت می‌کنند که نرخ ۳، ۴ یا ۵ درصدی در ترکیه می‌گیرند درحالی‌که ما ۲۵ درصد از او می‌گیریم، معلوم است که نمی‌تواند رقابت کند. بیاییم و به صادرکنندگان موفق در سال گذشته یارانه بدهیم؛ اگر سیستم بانکی را دریابیم، به‌طورقطع و یقین طی مدت کوتاهی، صادرات غیرنفتی ما به ۱۰۰ میلیارد دلار می‌رسد

 

از اینکه وقت خودتان را در اختیار روزنامه قرار دادین صمیمانه تشکر می کنیم.

 

 

سوتیترها:

بانکداری اسلامی بخشی از سیستم اقتصادی است که بخش شرعی را مدنظر قرار می‌دهد. سیستم اقتصادی باید کارا باشد و به نفع اقتصاد کشور باشد درصورتی‌که اگر بانکداری اسلامی را به معنای عقود در نظر بگیرید که منظور فراتر از آن است، این نوع بانکداری باید به دنبال عدالت باشد. در این حالت این بانکداری اسلامی و کارا است و اقتصاد را در مسیر درست قرار می‌دهد. به‌هرحال نقطه شروع بانک است. البته بانک و سیستم بانکی به‌تنهایی نمی توانند، نه به این دلیل که تأثیر و تأثر دارند بلکه به این دلیل که تنها نقطه شروع، باز کردن این کلاف سردرگم است

 

 

باید زمین‌بازی عوض شود. در چنین ساختار بانکی همین آش و همین کاسه است. بعضی از تغییراتی که پیشنهاد مجلس است، تغییرات ساختاری و عمده‌ای نبوده و در دولت نیز اهتمامی برای تغییرات و اصلاح وجود ندارد. ما به بانک خوب احتیاج داریم، به مدیران زبده بانکی و به رئیس شعبه و کارمندان خوب احتیاج داریم و منظور از این تغییرات به‌هیچ‌عنوان اخراج و بیکاری کارمندان نیست. اما باید مدل و ساختاری که این‌ها دارند در آن بازی می‌کنند عوض شود و باید به سمتی برویم که این نظام بانکی به نفع اقتصاد کلان و مردم ما باشد

 

اگر نظام بانکی ما اصلاح شود، به‌طور حتم طی بیست سال، یک کشور توسعه‌یافته خواهیم شد که دیگر نیاز به نفت و خارج نخواهیم داشت. مردم را به میدان آورده و با سیستم بانکی درست، طی بیست سال اقتصاد ایران برتر از اقتصادهای بزرگ دنیا خواهد شد. به‌قول‌معروف آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد. ما خودمان طلا داریم، سیستم بانکی ما نیز می‌تواند همانند طلا باشد. ما این را رها کرده ایم و بعد به خارجی‌ها می‌گوییم یک میلیارد، چهار میلیارد و … در ایران سرمایه‌گذاری کنید و این در حالی است که در داخل کشور سالی هفتاد، هشتاد میلیارد تسهیلات جدید در سیستم بانکی ما می‌رود

  • منبع خبر : صبح اقتصاد