سیاست خارجی برای ما یعنی چه؟
سیاست خارجی برای ما یعنی چه؟

سال ١٣۶٧ که بطور کامل از کارمندی دولت دل کندم، وارد کارزار فرهنگی و اقتصادی شدم و همان سال نشریه ای را منتشر میکردیم به نام “کامپیوتر برای همه” که در آن بیشتر به قابلیت شبکه شدن کامپیوترهای کومودور ۶۴ در مدارس میپرداختیم و نگاه ما به کامپیوتر “قابلیت در اقلیت هزینه” بود. عبارت “قابلیت […]

سال ١٣۶٧ که بطور کامل از کارمندی دولت دل کندم، وارد کارزار فرهنگی و اقتصادی شدم و همان سال نشریه ای را منتشر میکردیم به نام “کامپیوتر برای همه” که در آن بیشتر به قابلیت شبکه شدن کامپیوترهای کومودور ۶۴ در مدارس میپرداختیم و نگاه ما به کامپیوتر “قابلیت در اقلیت هزینه” بود.
عبارت “قابلیت در اقلیت هزینه ” امروز یک استراتژی برای اداره خرد و کلان ساختارهاست.
از کاربران اطلاعاتی تا مطالعاتی و سیاسی و اقتصادی گرفته تا اداره یک جامعه کوچک خانوادگی همه و همه به این امر که چه تدبیری موجب هزینه و فایده میشود، می اندیشند.
البته برای هر ساختاری حوزه اندیشه تعریف خاص دارد. مثلا وقتی به اداره یک شرکت نگاه میکنیم مرز اعتلا را در تعریف چشم انداز و ماموریت در دوره ای زمانی و محدود به شروع و اتمامی خاص با تعریف اهداف و ماموریتها و حد اکثر با کاربردی کردن متدهای اعتلای مدیریت ها ی امروزی خلاصه میکنیم.
اما وقتی به اداره یک انقلاب نگاه میکنیم موضوع کمی متفاوت است، چرا که در قالب یک شرکت مفهوم معارضه رقابت است اما در قالب یک انقلاب موضوع در تعارض با تغییر ارزشهاست و نوع تغییرات با ساختارهای تجربه نشده قابل تبیین هستند.
در اداره یک شرکت و حتی یک کشور همه چیز در ساختارهای علمی و مطالعاتی شرق و غرب پیش بینی شده است. ولی انقلاب با ابعاد مردم سالاری عقیدتی، حتی اگر مورد مداقه مطالعاتی واقع شده باشد، بسیار جدید است و دهها سال بطول خواهد انجامید که مکانیزم ها و شیوه های انحرافی آنرا بشکل علوم کلاسیک و قابلیت نهادینه شدن، در آورند.
ایران اسلامی در این شرایط نه میتواند و نه باید با معیارهای کشورداری به اداره کشور بپردازد، که اگر این شد ما قافیه را در ادبیات غرب بکارخواهیم برد و آنها این غزل را صدها بارخوانده اند.
بزرگترین نگرانی جامعه انقلابی ایران در این نهفته شده که دولت روحانی مشی این ادبیات را در چه ساختاری به نگارش خواهد کشید.
در فضای انتخابات، مردمی با رای حداکثری اما بسیار شکننده به دولت روحانی میدان خدمت داده اند اما اگر امروز از همین مردم سؤال شود که مرز بین معیشت با گفتمان انقلاب کجاست بیشتر همین آراء هجده میلیونی حفظ ارزشها را ارجح میدانند تا معیشت صرف.
سیاست خارجی در معنای غربی یعنی اتخاذ خط مشی مناسب در روابط خارجی برای حفظ “قابلیت در اقلیت هزینه” برای منافع سیاسی و اقتصادی مردم همان دوره. اما در انقلابی نگهداشتن کشور این تعریف جامعیت ندارد و باید توجه داشت که نیاز امروز به هدم منافع فردای انقلاب نیانجامد.
آقای روحانی در نطق هیجان برانگیز خود در مجلس شورای اسلامی و پس از مراسم تحلیف به چند نکته اشاره نمودند که به برخی از آنها میپردازم. ایشان در تبیین مواضع مکتبی و مبتنی بر اصول دینی فرمودند:
” انقلاب اسلامی بنیانی دینی دارد و بدون اندیشه دینی و معنویت و اخلاق اسلامی، هویت انقلاب و جمهوری اسلامی ایران از میان خواهد رفت. اما کم نیستند مسلمانانی در سطح منطقه خاورمیانه، جهان اسلام، و جهان، و دشمنانی در کل جهان، که با همه توان – به عمد یا از سر ناآگاهی- چهره‌ای تندخو، عقل گریز، ضدانسانی و نامناسب برای مناسبات دنیای جدید از اسلام به نمایش می‌گذارند. خاورمیانه و بخش‌های مهمی از جهان اسلام امروز رنج غلبه چنین قرائت‌هایی از اسلام را تحمل می‌کنند، حال آن که پیامبر اسلام، پیامبر رحمت بود و اسلام، تعقل و خردورزی را در همه مقولات زندگی بشری به رسمیت شناخته است.”
این فرموده نشان میدهد ایشان به اصول عقلانی و اخلاقمدار انقلاب پایبندند و با تیز هوشی هدف دشمن از تعریف ناصحیح از اسلام را بخوبی ارزیابی نموده اند و در فراز دیگری از بیانات خود فرمودند:

” دولت یازدهم، بر خود فرض می‌داند که نماینده دیانت عقلانی و رحمانی و اعتدال علوی در سطح جهان باشد و از این مسیر بر فراهم آوردن زمینه‌های بیشتری را برای دینداری عالمانه، انسان دوستانه و جاذب افراد و گروه‌ها فراهم آورد. بی شک این مهم به معنای انحراف از روح حاکم بر اهداف و ارزش‌های اسلامی، و مغایربا موازین شرع، یا فاصله گرفتن از عالمان دین نیست، بلکه دولت بر این باور است که در کنه وجودی ارزش‌ها، شارع و روحانیت اسلام، ذخایر گرانبهایی برای تقویت عقلانیت و رحمانی بودن رویه حاکمیت سیاسی و مدیریت کشور وجود دارد.”
اگر چه در این فراز سخنی از مبانی انقلاب و حفظ ارزشهای آن به میان نیامده اما یقینا مقصود ایشان حرکت بر مبنای اخلاق ولی با فاصله از مبانی و ارزشهای انقلاب نیست و در فراز دیگری میفرمایند:

“اعتدال در سطح سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری و عمل قوه مجریه، مفهومی پیچیده، وسیع و چندبعدی دارد. اعتدال، شیوه‌ای از سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری و اجراست که تضمین کننده منافع ملت ایران با محوریت منافع ملی و مبتنی بر خرد جمعی و نظر کارشناسی باشد و به ایجاد توازن‌های ساختاری در عرصه‌های مختلف حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایران یاری رساند.” همینجا مهم است که اعتدال را مبتنی بر عدول از ارزشها بدانیم یا عین ارزشها؟ اعتدالی که اسلام عزیز محور حیات بشری قرار داده است، از کجا تا به کجاست؟
اگر منظور از اعتدال میانه گزینی مابین آنچه غرب توقع دارد و آنچه ارزشهای انقلابی ماست ، باید از سیاستهای دولت تدبیر و امید ترسید، و اما اگر منظور ماندن بر سر ارزشها با مشی مستحکم و بدون هیاهوست این سیاست مطرودی نیست و خصوصا آنجا که ایشان فرمودند:
“انقلاب اسلامی ایران آرمان‌نگرا و معطوف به تحقق ارزش‌هایی متعالی بوده است. اما هر آرمانی بر بستری از واقعیت‌ها امکان تحقق می‌یابد و سیاست‌ورزی مدبرانه به معنای بررسی شرایط تحقق آرمان‌هاست به نحوی که اساس موجودیت آرمان‌خواهی تهدید نشود. تاریخ انقلاب اسلامی نیز نشان می‌دهد آن‌گاه بیشتر به آرمان‌ها نزدیک شده‌ایم که واقع‌بین‌تر بوده‌ایم. از این منظر، واقع‌بینی نه در تقابل با آرمان‌گرایی و دنبال کردن ارزش‌ها، بلکه بستر آن است. دولت یازدهم متعهد به واقع‌بینی برای تحقق آرمان‌هاست. دولت در چهارچوب امکانات، مقدورات و محدودیتها، می‌کوشد که حداکثر مطلوبیت را ایجاد نماید اما تبیین و ارایه واقعیت‌ها، برای مدیریت سطح انتظارات در دستور کار دولت قرار گیرد.”
واقع گرا بودن دولت تدبیر و امید مبتنی بر اصول و ارزشهای انقلاب ستودنی است البته بشرط آنکه شعار نبوده باشد. جناب آیت الله صادق لاریجانی در مصاحبه پس از تحلیف از سخنان جناب رئیس جمهور بشرط آنکه ایشان بر این اصول پایبند بمانند، تجلیل فرمودند و این بمنزله آن است که برخی گفته ها شاید برای خوش آیند مجلسیان و ترغیبشان به رای قاطع به کابینه بیان میشود، بوده باشد. خصوصاً آنجا که رئیس جمهور عین ادبیات دکتر محمود احمدی نژاد را در خصوص تحریمها بکار برده و فرمودند:

“اهداف راهبردی، راهبردها و اولویتهای سیاست خارجی کشور بر مبنای قانون اساسی و اسناد بالادستی و سه اصل عزت، حکمت، مصلحت تدوین شده است.” در ادامه این موارد فرمودند: “خارجی ها بجای گفتمان تحریم با گفتمان تکریم و از موضع برابر با نظام ما سخن بگویند.”
این نگاه هم نشان دهنده این معناست که تعریف سیاست خارجی در نظام انقلابی و اسلامی ایران تفاوتهای زیادی با همان تعریف در کشورهای غیر انقلابی و یا وابسته خواهد داشت. که از خدای متعال در تحقق منویات این تعریف اصیل برای همه دولتمردان ایران انقلابی و اسلامی موفقیت آرزو میکنم.