در انتخابات ، نظامیان را معاف کنید
در انتخابات ، نظامیان را معاف کنید
بقا و امنیت و تمامیت ارضی کشور ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۴۲ سال گذشته در جریان ها و دوران ها و بحران ها همواره مدیون اقدامات بجا و ایثارگرانه و مجدانه ی نظامیان اعم از ارتش و سپاه پاسداران و بسیج و نیروی انتظامی بوده است.

در انتخابات ، نظامیان را معاف کنید

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , بقا و امنیت و تمامیت ارضی کشور ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۴۲ سال گذشته در جریان ها و دوران ها و بحران ها همواره مدیون اقدامات بجا و ایثارگرانه و مجدانه ی نظامیان اعم از ارتش و سپاه پاسداران و بسیج و نیروی انتظامی بوده است. احدی در جهان نمیتواند به نقش نظامیان در حفظ دستاوردهای ارزشمند آنان در همه زمینه های زمینی و دریایی و هوا و فضا و مساعدت های مردم دوستانه و حتی سازندگی ها و ابتکارات زیرساختی کوچکترین خرده ای بگیرد و این همه در پناه بی طرفی سیاسی نسبت به جریان های حزبی و تبعیت مطلق از خواست و ارشادات ولایت فقیه صورت پذیرفته است. نظامیان در هر دولتی کمک کار دولت محسوب شده اند و این خود افتخار دیگری است که نمیتوان نقش آنان را در موفقیت های دولت ها ندیده گرفت. اگر بخواهم به نقش ویژه ارتش و سپاه و بسیج و نیروی انتظامی مورد به مورد در ۴۲ سال گذشته اشاره کنم باید مثنوی ۷۰ تنی ای را بنویسم که صدها جلد کتاب هم یارای گفتن آن نیست. این همه افتخار به سادگی بدست نیامده که بتوان به سادگی از آن عبور کرد. نظامی گری یک منش است که قابل مقایسه با منش های دیگری نیست. نظامی در کسوت نظامیگری تابع جریان حاکم بر نظم و انضباط سازمانی است و صد البته یک نظامی فارغ از نظم سازمانی بدون شک منش خود را محفوظ نگه میدارد و در طول این ۴۲ سال هم همین معیارها را از بسیاری از برادران ارجمند مان در همه نیروها مشاهده کرده ایم. نا کارامدی دولتهای گذشته از بنی صدر تا روحانی امروز تفکری را بوجود آورده که شاید اگر نظامیان قدرت اجرایی کشور را بدست بگیرند بتوان کمبودهای گذشته در ناکارامدی و عدم صداقت و گاهی هم تفکرات منحرف لیبرالیستی جبران کرد که البته این تفکر چاره ای پر بیراه نیست اما کشور و نظام باید بداند و البته میداند که نظامیگری در ایران نقش بیمه گری در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی را در جهان داراست و تقلیل دادن این نقش به اداره بخش کوچکی از استعداد انقلاب اسلامی به عنوان دولت جمهوری اسلامی خرج کردن طلا برای مطلاست. چه دولتی میتواند رضایت مطلق همه اقشار را در یک جامعه آسیب دیده برآورده نماید؟ فرض کنید دولتی با پشتوانه سپاه بروی کار آمد و استعداد های جهل و خیانت پیدا و پنهان در کشور در صدد شکستن ابهت ناشی از موفقیت های گذشته بسیج شدند و دولتی با این عقبه را حتی در برخی امور به ناتوانی متهم نمودند، حال چه جریانی قدرت جبران و رفع اتهام را به عهده خواهد گرفت؟ آنچه در این هفته شنیده شده این است که در طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، برای صدور مجوز ورود نظامیان به عرصه رقابت و تصاحب صندلی ریاست جمهوری، پیش‌بینی‌هائی شده است که نباید میشد. اینکه قانون انتخابات ریاست جمهوری که مربوط به دهه ۶۰ می‌باشد، در زمینه ورود نظامیان به این عرصه ساکت است. نباید زمینه ورود نظامیان به این عرصه شود. کار اجرایی در کشور از جارو کردن خیابان تا نشست با ابرقدرتها همه و همه سیاسی است و حضرت امام رحمت الله علیه نظامیان را از ورود به سیاست منع فرمودند. این که میشنویم در طرحی که این روز‌ها در حال بررسی در مجلس یازدهم است، به بهانه مشخص کردن مصادیق رجال مذهبی و سیاسی، امتیازی هم به نظامیان داده شده و نظامیان ارشد در زمره رجال سیاسی دانسته شده‌اند، را مسیری کاملا غلط در روند اداره «« انقلاب اسلامی »» بدانید. انقلاب اسلامی در اداره کشور خلاصه نمیشود. چه کسی نظامیان را فردی و سازمانی از ورود به همکاری و همیاری با دولت غیرنظامی منع کرده است؟ نگذاریم به نام دوستی جریانی در کشور مسیر گذشته را بجای اصلاح ذهن مردم برای انتخاب صحیح بسمت انتخاب تنها گزینه نجات ببرد. تصویب این ماده اصلاحی در مجلس، به این معناست که رسماً به نظامیان چراغ سبز برای ورود به رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری داده شده است. اما این یک پوست خربزه بیشتر نیست. عده‌ای معتقدند حضور نظامیان در رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری اشکالی ندارد و این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند نظامیان بر صندلی ریاست جمهوری تکیه بزنند یا نزنند. حتی بعضی از افرادی که در این زمینه اظهارنظر کرده‌اند بر این نکته نیز تأکید دارند که چه بسا نظامیان با تجربه موفقی که در عرصه‌های دفاعی و سازندگی دارند، بهتر از دیگران بتوانند کشور را در بخش اجرائی مدیریت کنند. در مقابل این استدلال‌ها و اظهارنظرها، سخن مخالفان حضور نظامیان در عرصه رقابت انتخابات ریاست جمهوری اینست که روحیه نظامی‌گری با مدیریت سیاسی تناسبی ندارد و به همین دلیل است که در هیچ کشوری نظامیان وارد سیاست نمی‌شوند. علاوه بر این‌ها در کشور خودمان و در دهه‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دو تجربه منفی در این زمینه داریم. یکی اینکه چند نفر از نظامیان کاندیدای ریاست جمهوری شدند، ولی مردم به آن‌ها رأی ندادند. حتی بعضی از این افراد چند بار شانس خود را آزمودند و هر بار مردم دست رد به سینه آن‌ها زدند. دیگر اینکه در دولت‌های نهم و دهم تعداد زیادی از نظامیان وارد دولت شدند و در رده‌های مختلف اجرائی مسئولیت‌هائی به آن‌ها داده شد، شاید بعضا نتوانستند از عهده وظایف محوله به شکل مطلوب برآیند. با توجه به ضرب‌المثل معروف «آزموده را آزمودن خطاست» نباید کشور را در معرض آزمون‌های مکرری قرار داد که میتواند بستر ارزش ها و اعتبارات گذشته را با حجم تبلیغات منفی زیر سئوال ببریم. لذا این حقیر معتقدم افرادی غیر نظامی و دیپلمات و متدین به نظام ولایت فقیه هم سنگ و رنگ نظامیان در جامعه ما وجود دارند که باید همه و همه مردم را بسمت انتخاب ایشان سوق دهیم و در انتخابات ۱۴۰۰ نظامیان را از پذیرش این مسئولیت معاف کنیم. والسلام

حمیدرضا نقاشیان حمیدرضا نقاشیان

  • منبع خبر : صبح اقتصاد