مبارزه با ربا را جدی نگرفتیم
مبارزه با ربا را جدی نگرفتیم
این حقیر با خود سال‌هاست در اندیشه‌ام اقلاً از سال ۶۰ تاکنون که چرا همانند درک و تحقق امر ولایت فقیه که الگوی مقاومت در عالم شدیم و هستیم اما در زمینه اقتصاد و مبارزه با ربای رسمی موفق نشدیم. باورم نمی‌شود که موضوع را نفهمیده باشیم.

مبارزه با ربا را جدی نگرفتیم

به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد این حقیر با خود سال‌هاست در اندیشه‌ام اقلاً از سال ۶۰ تاکنون که چرا همانند درک و تحقق امر ولایت فقیه که الگوی مقاومت در عالم شدیم و هستیم اما در زمینه اقتصاد و مبارزه با ربای رسمی موفق نشدیم. باورم نمی‌شود که موضوع را نفهمیده باشیم.

بالاخره با این همه آیات و روایات، دغدغه‌های امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب چرا مسائل خلق پول بی‌پشتوانه و کار کردن پول و تنزل قدرت خرید مردم همچنان ادامه دارد. چرا بانکداری با بهانه مدیریت خصوصی شد؟ چرا سیاستهای بانکداری خصوصی رابطه ای ناگزیر بالندن دارند؟ و چرا اقتصاد ایران با امراض اتکا به نفت امکان رشد تولید ناخالص داخلی نیافت اما امکان رشد پایه پولی داشت و در نتیجه تا این حد که ۶۰ میلیون نفر از ۸۰ میلیون نفر در کشور را مستحق دریافت کمک بدانیم؟ خداوند متعال در قرآن کریم در خصوص ربا فرموده است: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ؛ و اگر (چنين‏) نكرديد، بدانيد به جنگ با خدا و فرستاده وى‏، برخاسته‏‌ايد؛ و اگر توبه كنيد، سرمايه ‌هاى شما از خودتان است‏. نه ستم مى‌كنيد و نه ستم مى ‌بينيد» (البقره/ ۲۷۹). ۴۱ سال مبارزه با ربا را جدی نگرفتیم. چرا؟ آیا دلیل آن میتواند شبهه در فهم معنی ربا باشد؟ آیا حوزه های علمیه و مراجع تخصص لازم در زمینه درک واقعی معنی و مفهوم ربا را نیافته اند؟ چرا بانک برای سرمایه داران بزرگ جذابیت می یابد؟ مگر قرار است بانکها برای خود سود تولید کنند؟ مگر وظیفه بانک خدمت گزاری برای هدایت پول بسمت ضرورتهای نظام نیست؟ پس توجیه اینکه پول مردم را بگیریم و بدانها سود بدهیم و از محل پرداختن وجوه متمرکز به ایده ها و نیازهای سرمایه گذاری و رفع حوایج کشور را به خودکفایی برسانیم نبوده است؟ این نقض غرض که امروز بانکداری را به بورس میبریم و از محل رشد ارزش سهام که از محل ازدیاد وجوه پول فروشی ایجاد میشود کلاه بر سر نظام را پنهان میکنیم و یا قلب معنا میکنیم را کجا مطرح کنیم. بانکداری در اسلام و نماد تحقق حکومتی آن یعنی جمهوری اسلامی ایران نمیتواند سود ده باشد. نباید سود ده باشد. فقط باید دخل و خرج کند. بانکداری در کشورهای مطلقا سرمایه داری با زیرساخت مکاتب لیبرالیست میتواند سود ده باشد. اگر این معنا را بپذیریم که پول فروشی ابزار است برای یک امر متعین و لازم که باید توسط تخصیص پول تحقق یابد، پس هدف سود آفریدن از طریق پول فروشی نبوده است. عده ای این معنا را متقلبانه در ایران تغییر دادند و برای حفظ منافع خود بستر تعدد بانکداری غیر دولتی را به میزانی گسترش دادند که امکان بازگشت این فهم در کشور غیر عملی تلقی شود و ما در نظام این فریب را نشناختیم و بدان تن دادیم. بانکدار خصوصی دو منفعت ذاتی در ایجاد بانک خصوصی را در ذهن خود میپروراند. اول منافع حاصله از خرید و فروش پول و دوم مدیریت رانت پولی. در ترکیه بیش از یکصد بانک رسمی ثبت شده برخی از این بانکها فقط منویات جریان فراماسونری را تقویت میکنند. در کشورهای عربی همین روال ادامه دارد. ما هرگز نباید به چنین افتضاحی تن میدادیم. مردم ما با مدیریت یک جریان خاصی فقیر شده اند. این جریان به دروغ از بخش خصوصی حمایت لفظی میکرد و برای تحقق دادن منویات پشت پرده خود خصولتی ها را آفرید. با تمام توان اقتصاد را دولتی نگهداشت تا زمینه تحقق منویات خود را فراهم کند. ربا محصول همین تفکر است. اگر بانکها در نظام جمهوری اسلامی دولتی بودند و هر بانکی به بخشی از اقتصاد سرویس میداد بهره در نظام به ارقام ۳۰ درصد و یا بیشر نمیرسید. رقابت بانکهای خصوصی با هم در جذب سپرده های مردم بهره را با قانون و یا زیر میزی و با بهانه تراشی و بی قانون به این ارقام رسانید و تورم زاییده این ارقام نجومی در اخذ بهره است. حرمتی هم برای بهره گرفتن وجود ندارد. اقتصاددانان ایران هم یا بانکداری نمیدانند و آنها که میدانند به جریان خفت آفرین جنگ با خدا تن داده اند. در این کشور یک مرد باسواد و فهیم و مصمم که مجلس را با خود همسو کند و به اصلاح ساختار اقتصاد ربوی و فراسرمایه داری بپردازد نیاز است. ما باید بانکداری را از ریشه اصلاح کنیم. ما باید بانکداری را در نظام جمهوری اسلامی از سود طلبی و رقابت در جذب پول مردم بر حذر کنیم. ما باید به تعداد بخش های اقتصادی بانک تخصصی درست کنیم و بانکداری را در ایران منوط به ادغام در این تعداد بانک تخصصی کنیم بانک تخصصی قادر است روی پای خود بایستد و منابع را به بنگاهداری نبرد. سوق دادن بانکداری به بورس نجات سیاسی جریان پشت پرده بانکها برای فراری دادن سرمایه در زمان خاص بود و نوعی تبانی همراه داشت. ربا اقتصاد نیست. مرض اقتصاد است. عده ای با ایجاد این مرض به اصل نظام تیشه میزنند. خدا کند که این موضوع را بفهمیم. والسلام

حمیدرضا نقاشیان حمید رضا نقاشیان

 

  • منبع خبر : صبح اقتصاد